فیک ته
فیک ته
(یه سوال ذهنتونو که با اسیدو رادیو اکتیو شستید ... خو خوبه)
ویو ات
صب بادل درد شدیدی بیدار شدم داشتم می مردم اروم گریه می کردم دیدم عوضی بیدار شده (ات جون بیا می خوام بغلت کنم🗡🗡🗡)
ویو ته
صب بیدار شدم دیدم ات داره گریه می کنه یادم افتاد دیشب باش چی کار به خودم لعنت می فرستادم
دیدم داره گریه میکنه
ته:هیش اروم باش ببخشید
ات:ولم کن
ته:ببخشید .... ات ات من د.و..ست دارم
ات: دروغ نگو مگه مادرت نیومد گفت باید ازدواج کنی گفتی قصد ازدواج نداری
(فلش بک به دو هفته پیش)
ویو ته
امروز مامانم می خواست بیاد بهم زنگ زد گفت که می خواد بیاد گف کار مهمی باهام داره ولی نگفت چه کاری
۱۵ مین بعد
مامانم اومد
ته:سلام مادر
م ت:سلام پسرم
م ت:زود می رم سر اصل مطلب خب ببین تو باید ازدواج کنی ولی نه هر ازدواجی با اون کسی که من می گم
ته: مامان من نمی خوام من قصد ازدواج ندارم ولی یکی رو دوس دارم
م ت : اولن باید ازدواج کنی تا بتونی وارس جدید بیاری دومن باکی می توای ازدواج کنی
(بچه ها از اول تا اخر ات داشته حر فارو گوش می کرده بعد الان رفت )
تا پارت دیگه خدافظ گو دبای
(یه سوال ذهنتونو که با اسیدو رادیو اکتیو شستید ... خو خوبه)
ویو ات
صب بادل درد شدیدی بیدار شدم داشتم می مردم اروم گریه می کردم دیدم عوضی بیدار شده (ات جون بیا می خوام بغلت کنم🗡🗡🗡)
ویو ته
صب بیدار شدم دیدم ات داره گریه می کنه یادم افتاد دیشب باش چی کار به خودم لعنت می فرستادم
دیدم داره گریه میکنه
ته:هیش اروم باش ببخشید
ات:ولم کن
ته:ببخشید .... ات ات من د.و..ست دارم
ات: دروغ نگو مگه مادرت نیومد گفت باید ازدواج کنی گفتی قصد ازدواج نداری
(فلش بک به دو هفته پیش)
ویو ته
امروز مامانم می خواست بیاد بهم زنگ زد گفت که می خواد بیاد گف کار مهمی باهام داره ولی نگفت چه کاری
۱۵ مین بعد
مامانم اومد
ته:سلام مادر
م ت:سلام پسرم
م ت:زود می رم سر اصل مطلب خب ببین تو باید ازدواج کنی ولی نه هر ازدواجی با اون کسی که من می گم
ته: مامان من نمی خوام من قصد ازدواج ندارم ولی یکی رو دوس دارم
م ت : اولن باید ازدواج کنی تا بتونی وارس جدید بیاری دومن باکی می توای ازدواج کنی
(بچه ها از اول تا اخر ات داشته حر فارو گوش می کرده بعد الان رفت )
تا پارت دیگه خدافظ گو دبای
۶.۶k
۲۰ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.