مافیا جذاب من
مافیا جذاب من
p=6
*ویو جونگکوک*
برای اینکه دوستام ببینم با ملیسا رفتم امریکا از ملیسا بدم میومد فقط بخاطر جون ا.ت باهاش بودم بابام تهدید کرد اگر با ملیسا ازدواج نکنم ا.ت رو میکشه منم مجبور شدم به ا.ت اونجوری بگم داشتم با پسرا حرف میزدم که یهو ا.ت امد و شماره شوگا هیونگ رو میخاست اولش عصبی شدم ولی بعدش که فهمیدم برا دوستش میخاد یکم بهتر شدم همیطور داشتم بحثشون رو میدیدم
که گفتم
_بنظرت بهتر نیس بس کنی
+به تو چن اخه
_به من خیلی چه
+شما برو با عشقتون بخواب
_من....
٪ا.ت بس کن هرجا میری یخ دعوایی درست میکنی
+دلم میخاد تو رو سننه؟
∆ا.ت الان چیشده
+هیچی فقط دلم نمیخاست یه نفرو ببنیم که دیدم
٪چرا اخه تو اینجوری تو یه بار عاشق شدی الان داری سر ما خالی میکنی
+من عاشق شدم چون فک میکردم اون طرف ادم خوبی
٪کی این....
§بس کنین بیا اینم شمارم
*ویو ملیسا*
رفتم دستشویی یکم با رژ زدم وقتی برگشتم دیدم اون دختر که جونگکوک همش بخاطرش گریه میکنی اونجایت و داشت دعوا میکرد با نفرت رفتم جلوش و یه سیلی بهش زدم
*ویو ا.ت*
داشتم دعوا میکردم که یهو یه دختره امد و یه سیلی زد بهم یادم افتاد این همون دختریه که اون شب با جونگکوک امد با نفرت داشت نگام میکرد
موهاشو گرفتم و با پا زدم تو شکمش و گفتم
*علامت ملیسا@ *
@تو چیکار کردی
+ببین ک*ص*ک*ش تو کی هستی که بخایی به من سیلی بزنی
@زن جونگکوک تو چی؟ اکس جونگکوک
+به تو چه برو با جونگکوک جونت اصلا تا اخر مال خودت
@هست...جونگکوکا نمیخایی یه چیزی بگی
*ویو جونگکوک*
میدونستم اگر به ملیسا کاری داشته باشم ا.ت میمیره پس رفتم یه سیلی به ا.ت زدم و با عصبانیت نگاش کردم ولی از ته دل داشتم گریه میکردم دیدم با یه بغضی داره نگام میکنه
_یک بار فقط یک بار دیگه بزنیش من میدونم با تو
+اوکی:)
*ویو ا.ت داشتم با اون دختر دعوا میکردم یهو جونگکوک امد و بهم سیلی زد و بغضم گرفت وقپی بهم انجوری گفت یه اوکی ساده گفتم و از کنارش رفتم اونور از بار رفتم بیرون و فقط گریه میکردم هوا بارونی بود خیلیحالم بد بود. همش میگفتم مگه چیکارت کردم و رفتم خونه و رو تخت دراز کشیدم و گریه میکردم
...
§جونگکوک چرا زدیش
_دیگه...
@عشقم من میرم هتل تو هم بیا
_اوک
*ملیسا رفت همه پسرا نگام کردن*
*علامت نامجون" علامت جین # *
"جونگکوک بخاطر ملیسا ا.ت رو زدی
_نمیخاستم مجبور شدم
#خاک تو سرت ندیدی با چه بغضی نگات میکرد
_میدونم
£تو غلط کردی زدیش
_تهیونگ میدونم اشتباه کردم
٪ببین جونگکوک من بخاطر تو با ا.ت دوست شدم و الان دوست ندارم ببینم که گریه میکنه
∆اوپا تهیونگ خودت میدونی ا.ت چقدر دلش نازکه
&تهیونگ یه کاری بکن
p=6
*ویو جونگکوک*
برای اینکه دوستام ببینم با ملیسا رفتم امریکا از ملیسا بدم میومد فقط بخاطر جون ا.ت باهاش بودم بابام تهدید کرد اگر با ملیسا ازدواج نکنم ا.ت رو میکشه منم مجبور شدم به ا.ت اونجوری بگم داشتم با پسرا حرف میزدم که یهو ا.ت امد و شماره شوگا هیونگ رو میخاست اولش عصبی شدم ولی بعدش که فهمیدم برا دوستش میخاد یکم بهتر شدم همیطور داشتم بحثشون رو میدیدم
که گفتم
_بنظرت بهتر نیس بس کنی
+به تو چن اخه
_به من خیلی چه
+شما برو با عشقتون بخواب
_من....
٪ا.ت بس کن هرجا میری یخ دعوایی درست میکنی
+دلم میخاد تو رو سننه؟
∆ا.ت الان چیشده
+هیچی فقط دلم نمیخاست یه نفرو ببنیم که دیدم
٪چرا اخه تو اینجوری تو یه بار عاشق شدی الان داری سر ما خالی میکنی
+من عاشق شدم چون فک میکردم اون طرف ادم خوبی
٪کی این....
§بس کنین بیا اینم شمارم
*ویو ملیسا*
رفتم دستشویی یکم با رژ زدم وقتی برگشتم دیدم اون دختر که جونگکوک همش بخاطرش گریه میکنی اونجایت و داشت دعوا میکرد با نفرت رفتم جلوش و یه سیلی بهش زدم
*ویو ا.ت*
داشتم دعوا میکردم که یهو یه دختره امد و یه سیلی زد بهم یادم افتاد این همون دختریه که اون شب با جونگکوک امد با نفرت داشت نگام میکرد
موهاشو گرفتم و با پا زدم تو شکمش و گفتم
*علامت ملیسا@ *
@تو چیکار کردی
+ببین ک*ص*ک*ش تو کی هستی که بخایی به من سیلی بزنی
@زن جونگکوک تو چی؟ اکس جونگکوک
+به تو چه برو با جونگکوک جونت اصلا تا اخر مال خودت
@هست...جونگکوکا نمیخایی یه چیزی بگی
*ویو جونگکوک*
میدونستم اگر به ملیسا کاری داشته باشم ا.ت میمیره پس رفتم یه سیلی به ا.ت زدم و با عصبانیت نگاش کردم ولی از ته دل داشتم گریه میکردم دیدم با یه بغضی داره نگام میکنه
_یک بار فقط یک بار دیگه بزنیش من میدونم با تو
+اوکی:)
*ویو ا.ت داشتم با اون دختر دعوا میکردم یهو جونگکوک امد و بهم سیلی زد و بغضم گرفت وقپی بهم انجوری گفت یه اوکی ساده گفتم و از کنارش رفتم اونور از بار رفتم بیرون و فقط گریه میکردم هوا بارونی بود خیلیحالم بد بود. همش میگفتم مگه چیکارت کردم و رفتم خونه و رو تخت دراز کشیدم و گریه میکردم
...
§جونگکوک چرا زدیش
_دیگه...
@عشقم من میرم هتل تو هم بیا
_اوک
*ملیسا رفت همه پسرا نگام کردن*
*علامت نامجون" علامت جین # *
"جونگکوک بخاطر ملیسا ا.ت رو زدی
_نمیخاستم مجبور شدم
#خاک تو سرت ندیدی با چه بغضی نگات میکرد
_میدونم
£تو غلط کردی زدیش
_تهیونگ میدونم اشتباه کردم
٪ببین جونگکوک من بخاطر تو با ا.ت دوست شدم و الان دوست ندارم ببینم که گریه میکنه
∆اوپا تهیونگ خودت میدونی ا.ت چقدر دلش نازکه
&تهیونگ یه کاری بکن
۹.۹k
۰۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.