p²
_چه خبر ؟
+سلامتی.
_چه رییسی داریا😒
+اوممم بعضی وقته خیلی میره رو مخ
اومد جلوتر دستاش رو روی دیوار این ور و اونور تو گذاشت سرش رو نزدیک کرد اما با صدایی متوقف شد.
شوگا ویو
داشتم یه گشتی تو هتل میزدم از راه رو که رد میشدم چشمم به ا٫ت خورد که یه پسر داره به سمت صورتش میره تا ببوستش.یهو کنترل خودم رو از دست دادم و به سمتش حمله ور شدم یه مشت محکم زدم که افتاد زمین روش نشستم و همینطور میزدم ا٫ت هم هی تلاش میکرد که اون عوضی رو ول کنم انقدر زدمش که دیگه خسته شدم.
(پرش زمانی)
+واقعا متاسفم
_نه اشکال نداره
+ یه لحظه بزار
رفتم و جعبه کمک های اولیه رو اوردم یه پماد از توش در اوردم که به گوشه لبش که زخم شده بزنم سرم رو نزدیک کردم و شروع کردم به زدن پماد کلمه تموم شد رو گفتم و به چشماش زل زدم . نگاهامون تو هم قفل شده بود.
شوگا از سوهو معذرت خواهی کرد به شوگا تا دم هتل همراهیش کردیم و رفت خونه.شوگا خیلی اصبانی دستم رو گرفتو کشید به سمت دفترش
+ای ای ای دستم ولم کن عوضی
* خفه شو
+ حداقل اروم تر بگیر وحشی
* گفتم خفه شو ( با اصبانیت)
رسیدیم تو اتاق منو پرت کرد تو دفتر و در رو قفل کرد دست به سینه با یه نگاه خیلی اصبانی به سمتم اومد
* کامل و دقیق توضیح بده که اون کیه
+ اگه نخوام چی
*ا٫ت جواب منو بده ( با داد)
+ خب اون دوس پسرم هس یه دو سالی هس که با همیم ، تو دانشگاه باهاش اشنا شدم
* دوساله که داری باهاش قرار میزاری اون وقت به من نگفتی😠
+ میخواستم بهت بگم اما اینجوری شد
*امشب به خاطر اینکه بم نگفتی جریمه میشی
و رفت بیرون
(پرش زمانی به امشب)
*ا٫ت بیا به اتاق من
..........
شرط پارت بعدی
لایک:۵
کامنت:۵
+سلامتی.
_چه رییسی داریا😒
+اوممم بعضی وقته خیلی میره رو مخ
اومد جلوتر دستاش رو روی دیوار این ور و اونور تو گذاشت سرش رو نزدیک کرد اما با صدایی متوقف شد.
شوگا ویو
داشتم یه گشتی تو هتل میزدم از راه رو که رد میشدم چشمم به ا٫ت خورد که یه پسر داره به سمت صورتش میره تا ببوستش.یهو کنترل خودم رو از دست دادم و به سمتش حمله ور شدم یه مشت محکم زدم که افتاد زمین روش نشستم و همینطور میزدم ا٫ت هم هی تلاش میکرد که اون عوضی رو ول کنم انقدر زدمش که دیگه خسته شدم.
(پرش زمانی)
+واقعا متاسفم
_نه اشکال نداره
+ یه لحظه بزار
رفتم و جعبه کمک های اولیه رو اوردم یه پماد از توش در اوردم که به گوشه لبش که زخم شده بزنم سرم رو نزدیک کردم و شروع کردم به زدن پماد کلمه تموم شد رو گفتم و به چشماش زل زدم . نگاهامون تو هم قفل شده بود.
شوگا از سوهو معذرت خواهی کرد به شوگا تا دم هتل همراهیش کردیم و رفت خونه.شوگا خیلی اصبانی دستم رو گرفتو کشید به سمت دفترش
+ای ای ای دستم ولم کن عوضی
* خفه شو
+ حداقل اروم تر بگیر وحشی
* گفتم خفه شو ( با اصبانیت)
رسیدیم تو اتاق منو پرت کرد تو دفتر و در رو قفل کرد دست به سینه با یه نگاه خیلی اصبانی به سمتم اومد
* کامل و دقیق توضیح بده که اون کیه
+ اگه نخوام چی
*ا٫ت جواب منو بده ( با داد)
+ خب اون دوس پسرم هس یه دو سالی هس که با همیم ، تو دانشگاه باهاش اشنا شدم
* دوساله که داری باهاش قرار میزاری اون وقت به من نگفتی😠
+ میخواستم بهت بگم اما اینجوری شد
*امشب به خاطر اینکه بم نگفتی جریمه میشی
و رفت بیرون
(پرش زمانی به امشب)
*ا٫ت بیا به اتاق من
..........
شرط پارت بعدی
لایک:۵
کامنت:۵
۲۵.۴k
۱۸ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.