مرا اشته بودند

مرا كاشته بودند،
كاشته بودندم تا با خورشيدهای عجول
احاطه ام كنند،
تو آمدی، و چنان نرم مرا چيدی
كه رفتارِ نسيم را
در دست تو حس كردم .

#بیژن_الهی

.
دیدگاه ها (۰)

هر آدمی که باهاش رو به رو میشیم‏مشغول جنگیدن تو نبردیِ کهما ...

صبور باشید، چیزهای بزرگ زمان میبرند، امپراطوری ها در یک روز ...

عاشقانه های شبنم درکنارزندگیم

بانگاهت خواستم تامن به قربانت شومتحتِ فرمانِ دلت سربازِ چشما...

☆عشق روانی من پارت 12☆شب شده بود و نور مهتاب از پنجره می‌تاب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط