نسیم

نسیم،

دانه را ازدوش مورچه انداخت،

مورچه دوباره بردوشش گذاشت

وبه خداگفت :

گاهی یادم میرودکه هستی

کاش بیشترنسیم میوزید... !

✨ لحظاتتون پر از یاد خدا

┏━━━✨ ✨ ✨ ━━━┓
┗━━━✨ ✨ ✨ ━━━┛
دیدگاه ها (۱)

گر سرد و سست هستی😜 و بی روح و ناامید🙁 درمان دردهای تو👇 گرمای...

پشت دشمن‌ها😏 اگر لرزیدهـ😱 از جنگـاوریمـ💪 🏻 بند پوتیــ👟 ـن‌ها...

و تُتنهـا دلـیلِشوریـده احـوالــیِایـن روزهــایِ مـنـی ... !...

چه شد در من؟!😳 نمیدانمـ🤔 فقط دیدم پریشانمـ😓 فقط یک لحظهـ☝ 🏻...

رمان فیک پارت 4ته:حس نمیکنی یه زره لباست بازه؟؟ ج:اولندش به ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط