چگونه فکر می کنی پنهانی و به چشم نمی آیی

چگونه فکر می کنی پنهانی و به چشم نمی آیی؟
تو که قطره بارانی بر پیراهنم
دکمه طلایی بر آستینم
کتاب کوچکی در دستانم
و زخم کهنه ای بر گوشه ی لبم
مردم از عطر لباسم می فهمند
که معشوقم تویی
از عطر تنم می فهمند که با من بوده ای
از بازوی به خواب رفته ام می فهمند
که زیر سر تو بوده است...


#نزار_قبانی
دیدگاه ها (۳)

انه اول جرح یحله اعله الملوحهانه اکثر بشر ما مفتهم روحه#زینب...

وفی آخر آلیوم ، سترجع وحیداً إلی سریرک لِـتدفن خیبآتک و تنآم...

ألما یلـگه آخ أتچیس ونتـهمثل ألنده أمن أیطـیح سکتـه وبکبر حـ...

أتریّدنی أحجی الصدکماضمّ علیکَ ، أحجی نوبات أکرهک صدکَنوبات ...

𝔻𝕣𝕖𝕒𝕞 𝕨𝕚𝕥𝕙 𝕞𝕖⁵

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط