استادی می گفت صبح ها که دکمه های لباسم را می بندم ...

^~^:
💕 استادی می گفت : " صبح ها که دکمه های لباسم را می بندم ، به این فکر می کنم که چه کسی آنها را باز خواهد کرد ؟
خودم یا مُرده شور ؟ "
دنیا همین قدر غیر قابل پیش بینی است ... به آنهایی که دوستشان دارید ،
بی بهانه بگویید : " دوستت دارم ... "
بگویید : " در این دنیای شلوغ ، سنجاقَت کرده ام به دلم ... "
بگویید : " گاهی فرصت با هم بودنمان ، کوتاه تر از عمرِ شکوفه هاست ... " " بودن ها " را قدر بدانیم ! " نبودن ها " همین نزدیکی ست ...
دیدگاه ها (۱)

نه غزل برای خواندن، نه صدا برای آوازنه هوای شعر دارم، نه پری...

‌🎀 نفسم دست تو بوده به کجایش بردی؟این دلم دست تو بوده به کج...

خدایا جوری دستم را بگیر و بلندم کن که همه اطرافمیادشان بماند...

امشب با «خودم» قرار دارم؛می خواهم بنشینم رو به رویشدست هایش...

موزیک ویدئو زیبا تقدیمتون💗❥༻ٖٖ‌‌ٖٖٖٖٖٖ🌓༺❥༻ٖٖ‌‌ٖٖٖٖٖٖ🌓༺❥༻ٖٖ‌‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط