پارت۵۴
پارت۵۴
ارامشی برای حس تو
ویوا.ت
دستکشا رو از دستم در اوردم و دستامو شستم وبرگشتم سمتش که خودشو بیشتر بهم نزدیک کردو خودشو بهم چسبوند و ل/بمو گوتاه بو/سید و گفت)
+بیبیم(لبخند)
- جونم(لبخند)
+میشه راجب یچیزی حرف بزنیم زندگیم؟!(لبخند)
- راجب چی ددی؟!(لبخند)
+ (ازش فاصله گرفتم و دستشو گرفتم...رفتم سمت کاناپه و نشستم و ا.ت رو تو بغلم کشیدم و گذاشتمش رو پاهام جوری که ورتش سمتم بود) بچه ی ایندمون!(لبخند)
- ددیییییی ما قبلا راجبش حرف زدیم (اخم کیوت)
+ نخیرم....اصلا به حرفام گوش کن هرچیم میگم بگو خب بعد هرچی تو بگی.....باشه بیبیم؟
-....باش(لبخند)
+ زندگیم من از فردا میرم شرکت توهم میری دانشگاه خب(لبخند)
- خوبه که...خب( لبخند)
+ بعد من ممکنه بعضی وقتا دیر بیام مثلا فردا باید از ساعت۷ اونجا باشم تا۱ظهر بعضی وقتا هم شایدتا عصر یا حتی شب ولی تو ۱۱یا۱۲ برمیگردی ...اینجور تنها میمونی زندگیم...خب(لبخند)
-....عااامممم راست میگی...خب(لبخند)
+ پس باید بچه بیاریم که هم تو تنها نمونی هم یه کوشولو مثل خودت داشته باشیم......بعدشم ۹ماه هم طول میکشه بدنیا بیاد.....تازه فکرشو بکن بغلت کنه و با اون گوگولی بودنش بهت بگه اوما(مامان)....بعد من آپا (بابا)بشم .....بیبی بیا بچه دار شیممممم(ذوق و لبخند)
-.....عااامممم ددی راست میگی ....شاید حالا فکر کردم که زودتر بچه بیاریم(لبخند کیوت)
+ بیب این یعنی ارهههه نه ؟(ذوققق)
- عااامممم....(بحثو عوض کردم) ساعت۴ربع کمه من برم اماده بشم..(رفتم تو اتاقمونو یه دوش۴۰مینی گرفتم و اومدم بیرون بعد مدتی تو کمدم گشتن یه لباس خوب پیدا کردم و پوشیدم و عطر زدم....موهامو خشک کردمو حالت دادم ....کمی خودمو ارایش کردم......داشتم ارایشمو میکردم که ددی اومد تو اتاق...تینتمو زدمو رفتم سمتش و روبه روش ایستادم) خوب شدم ددی جونم؟!
+ معلومه(دستامو دور ک/مرش ح/لقه کردم) خوش/مزه تر از قبل به نظر میای بیبی!....میدونی الان چی دوس دارم؟(کمی نیشخند)
- چی ددی؟(لبخند)(دستمو دور گ/ردنش حلقه کردم)
+ دوست دارم تو رو بخو/رم بیبیم (نیشخند)
- الان نمیشه ددی جونم ...بزار برا یه وقت دیگه(لبخندو کمی خنده)
+ چرا بیبی گرلم...میترسی؟(نیشخند)
-.....عااامممم خب میخوایم بریم مهمونی (منتقی و لبخند)
+ عه پس شب بازی میکنیم(نیشخند)(ل/باشو تا چند مین بو/سیدم و بعد ازش جدا شدم) عاشقتم زندگیم!(لبخند خرگوشی)
- من بیشتر عاشقتم ددی!(لبخند کیوت)
+ ولی من بیشتر عاشقتم قشنگم !(لبخند خرگوشی)
- نامرد..میگم من بی....(حرفم نیمه موندو ل/بامو کوتاه بو/سید....بعد ۲مین ازم جدا شدو رفت تو حموم.......با کاراش خندم میگرفت)(خنده)
+ (رفتم حموم و ۳۰ مین بعد اومدم بیرونو دیدم داره اهنگ گوش میده.....یه لباس از تو کمد در اوردمو پوشیدم و موهامو خشک کردمو درست کردم و عطر زدم...ساعتو نگاه کرد۵و۵۰مین بود رفتم پیش ا.ت که بلند شدو تازه متوجه شدم لباسش کمی کوتاهه....... دستشو گرفتم)بیب لباست کوتاه نیس؟(لبخند)
- عااامممم ....یکم کوتاهه ددی...من که قرار نیس غیر تو پیش کسی باشم ددی جونم!(لخند کیوتتتت)
+ مبمونی پیشم دیگه ؟!(جدی و کیوت)
- قوله قوله قوله قولللل(کیوت)
+پس بریم (لبخند)( رفتیم سوار ماشینم شدیمو رفتیم خونه تهیونگ.....بعد۱۰مین رسیدیم...پیاده شدیم دست ا.ت و گرفتم و زنگ خونه رو میخواستم بزنم که در باز شد و از ایفون در تهیونگ گف )
حمایتتتتتت لاوامممم
ارامشی برای حس تو
ویوا.ت
دستکشا رو از دستم در اوردم و دستامو شستم وبرگشتم سمتش که خودشو بیشتر بهم نزدیک کردو خودشو بهم چسبوند و ل/بمو گوتاه بو/سید و گفت)
+بیبیم(لبخند)
- جونم(لبخند)
+میشه راجب یچیزی حرف بزنیم زندگیم؟!(لبخند)
- راجب چی ددی؟!(لبخند)
+ (ازش فاصله گرفتم و دستشو گرفتم...رفتم سمت کاناپه و نشستم و ا.ت رو تو بغلم کشیدم و گذاشتمش رو پاهام جوری که ورتش سمتم بود) بچه ی ایندمون!(لبخند)
- ددیییییی ما قبلا راجبش حرف زدیم (اخم کیوت)
+ نخیرم....اصلا به حرفام گوش کن هرچیم میگم بگو خب بعد هرچی تو بگی.....باشه بیبیم؟
-....باش(لبخند)
+ زندگیم من از فردا میرم شرکت توهم میری دانشگاه خب(لبخند)
- خوبه که...خب( لبخند)
+ بعد من ممکنه بعضی وقتا دیر بیام مثلا فردا باید از ساعت۷ اونجا باشم تا۱ظهر بعضی وقتا هم شایدتا عصر یا حتی شب ولی تو ۱۱یا۱۲ برمیگردی ...اینجور تنها میمونی زندگیم...خب(لبخند)
-....عااامممم راست میگی...خب(لبخند)
+ پس باید بچه بیاریم که هم تو تنها نمونی هم یه کوشولو مثل خودت داشته باشیم......بعدشم ۹ماه هم طول میکشه بدنیا بیاد.....تازه فکرشو بکن بغلت کنه و با اون گوگولی بودنش بهت بگه اوما(مامان)....بعد من آپا (بابا)بشم .....بیبی بیا بچه دار شیممممم(ذوق و لبخند)
-.....عااامممم ددی راست میگی ....شاید حالا فکر کردم که زودتر بچه بیاریم(لبخند کیوت)
+ بیب این یعنی ارهههه نه ؟(ذوققق)
- عااامممم....(بحثو عوض کردم) ساعت۴ربع کمه من برم اماده بشم..(رفتم تو اتاقمونو یه دوش۴۰مینی گرفتم و اومدم بیرون بعد مدتی تو کمدم گشتن یه لباس خوب پیدا کردم و پوشیدم و عطر زدم....موهامو خشک کردمو حالت دادم ....کمی خودمو ارایش کردم......داشتم ارایشمو میکردم که ددی اومد تو اتاق...تینتمو زدمو رفتم سمتش و روبه روش ایستادم) خوب شدم ددی جونم؟!
+ معلومه(دستامو دور ک/مرش ح/لقه کردم) خوش/مزه تر از قبل به نظر میای بیبی!....میدونی الان چی دوس دارم؟(کمی نیشخند)
- چی ددی؟(لبخند)(دستمو دور گ/ردنش حلقه کردم)
+ دوست دارم تو رو بخو/رم بیبیم (نیشخند)
- الان نمیشه ددی جونم ...بزار برا یه وقت دیگه(لبخندو کمی خنده)
+ چرا بیبی گرلم...میترسی؟(نیشخند)
-.....عااامممم خب میخوایم بریم مهمونی (منتقی و لبخند)
+ عه پس شب بازی میکنیم(نیشخند)(ل/باشو تا چند مین بو/سیدم و بعد ازش جدا شدم) عاشقتم زندگیم!(لبخند خرگوشی)
- من بیشتر عاشقتم ددی!(لبخند کیوت)
+ ولی من بیشتر عاشقتم قشنگم !(لبخند خرگوشی)
- نامرد..میگم من بی....(حرفم نیمه موندو ل/بامو کوتاه بو/سید....بعد ۲مین ازم جدا شدو رفت تو حموم.......با کاراش خندم میگرفت)(خنده)
+ (رفتم حموم و ۳۰ مین بعد اومدم بیرونو دیدم داره اهنگ گوش میده.....یه لباس از تو کمد در اوردمو پوشیدم و موهامو خشک کردمو درست کردم و عطر زدم...ساعتو نگاه کرد۵و۵۰مین بود رفتم پیش ا.ت که بلند شدو تازه متوجه شدم لباسش کمی کوتاهه....... دستشو گرفتم)بیب لباست کوتاه نیس؟(لبخند)
- عااامممم ....یکم کوتاهه ددی...من که قرار نیس غیر تو پیش کسی باشم ددی جونم!(لخند کیوتتتت)
+ مبمونی پیشم دیگه ؟!(جدی و کیوت)
- قوله قوله قوله قولللل(کیوت)
+پس بریم (لبخند)( رفتیم سوار ماشینم شدیمو رفتیم خونه تهیونگ.....بعد۱۰مین رسیدیم...پیاده شدیم دست ا.ت و گرفتم و زنگ خونه رو میخواستم بزنم که در باز شد و از ایفون در تهیونگ گف )
حمایتتتتتت لاوامممم
۵۳۴
۱۶ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.