تکپارتی
#تکپارتی
#جو
عضو دهمی دوست داره ولی تو میخوای خودکشی کنی (ایده نداشتم)
تو تقریبا یه سال میشد که به گروه اومده بودی با ماکی خیلی صمیمی بودی تقریبا میشد گفت خواهر برادر هم بودین
ولی این وسط یه چیزی عجیب بود
جو زیاد باهات حرف نمی زد سعی میکرد مکالمه بینتون رو خیلی زود تموم کنه
تو از طرف اعضا حمایت میشدی ولی هیت هایی که می گرفتی قلب رو می شکست راهی جز خودکشی بع ذهنت نمی رسید از این هم بد تر این بود کسی که دوسش داشتی زیاد باهات صمیمی نبود
داشتین تمرین میکردین که بخش اجرای دو نفری تو و جو رسید داشتین دنس رو کار میکردین که پاهاتون بهم گیر کرد و افتادین توی همدیگه ولی این حالت عجیب بود چشماش برق میزد یه عشق خواصی تو چشاش بود ولی شاید همیشه اینطور بوده
از روش بلند شدی
(علامت ا.ت + جو _)
+ببخشید حواسم نبود
_نه اشکال نداره پیش میاد
+ یعنی ازم ناراحت نشدی؟
_ نه چرا ناراحت بشم انقدر بهش فکر نکن بیا ادامه تمرین رو بریم
+باشع
(۴ روز بعد)
تو توی اتاقت بودی و به گوشیت نگاه میکردی بخاطر عکسی که آپلود کردی خیلی هیت گرفته بودی
خسته شده بودی واقعا
تصمیم گرفتی بری و روی یه کوه از اونجا بپری پایین این بهترین تصمیم بود
رفتی جلوی آیینه داشتی با خودت حرف میزدی(کارهرروزمن)
ببین ا.ت تو باید باور کنی خیلی زشتی اگه نبودی اون تورو دوست داشت مردم بهت هیت نمیدادن و سرزنش نمی شدی جو تورو دوست نداره این تویی که دیوانه وار دوستش داری پس بهترین راه اینکه بری جنگل خودتو از روی کوه بندازی پایین
بعد به برگه رو به روش نگاه کرد
اممم همشون رو گفتم تموم شد
خب بریم
تو نمی دونستی که جو پشت در بود و همه چی رو شنیده
(۲۵مین بعد)
خب رسیدیم این کوه از همه بلند تره از اونجایی که هیچ کس نمی دونه من اینجام وقت خوبیه
رفتی بالای کوه
میخواستی بپری ولی یه صدا مانعت شد
_هعی ا.ت صبر کن
با صداش برگشتی
_ دیوونه شدی
+من دیوونه نیستم اصلا تو چرا اینجایی هااا؟
_ بیا این ور تا بهت بگم
+چی رو بگی هان؟ این که ازم متنفری و دوسم نداری؟
_ تو اشتباه میکنی تو اصلا به من گفتی یا ازم پرسیدی که من دوست دارم یا نه؟
+نه نپرسیدم ولی از کارات معلوم بود
_ من ازت فاصله گرفتم چون فکر کردم دوسم..... نداری(توجه کنین با گریه حرف میزنن)
+هااا یعنی چی یعنی دوسم داری
_اگه دوست نداشتم اینجا نبودم
+مطمئنی؟
_آره
دویدی رفتی بغلش کردی
+خیلی دوست دارم
_ قول بده دیگه همچین کار احمقانهای نکنی مارشمالو کوچولو
+قول میدم
_ با این کارات قلبم رو به درد میاری آخه تو نباشی من عاشق کی بشم؟
+من خودمم بدون تو نمیتونم جوجو
بعد رفتین سوار ماشین شدیم بعدش باهم ازدواج کردین(توخواب) ک بچه دار شدین بعدشم نمیدونم چی شد
اتمام
گندی که زدم رو به روم نیارین..
#جو
عضو دهمی دوست داره ولی تو میخوای خودکشی کنی (ایده نداشتم)
تو تقریبا یه سال میشد که به گروه اومده بودی با ماکی خیلی صمیمی بودی تقریبا میشد گفت خواهر برادر هم بودین
ولی این وسط یه چیزی عجیب بود
جو زیاد باهات حرف نمی زد سعی میکرد مکالمه بینتون رو خیلی زود تموم کنه
تو از طرف اعضا حمایت میشدی ولی هیت هایی که می گرفتی قلب رو می شکست راهی جز خودکشی بع ذهنت نمی رسید از این هم بد تر این بود کسی که دوسش داشتی زیاد باهات صمیمی نبود
داشتین تمرین میکردین که بخش اجرای دو نفری تو و جو رسید داشتین دنس رو کار میکردین که پاهاتون بهم گیر کرد و افتادین توی همدیگه ولی این حالت عجیب بود چشماش برق میزد یه عشق خواصی تو چشاش بود ولی شاید همیشه اینطور بوده
از روش بلند شدی
(علامت ا.ت + جو _)
+ببخشید حواسم نبود
_نه اشکال نداره پیش میاد
+ یعنی ازم ناراحت نشدی؟
_ نه چرا ناراحت بشم انقدر بهش فکر نکن بیا ادامه تمرین رو بریم
+باشع
(۴ روز بعد)
تو توی اتاقت بودی و به گوشیت نگاه میکردی بخاطر عکسی که آپلود کردی خیلی هیت گرفته بودی
خسته شده بودی واقعا
تصمیم گرفتی بری و روی یه کوه از اونجا بپری پایین این بهترین تصمیم بود
رفتی جلوی آیینه داشتی با خودت حرف میزدی(کارهرروزمن)
ببین ا.ت تو باید باور کنی خیلی زشتی اگه نبودی اون تورو دوست داشت مردم بهت هیت نمیدادن و سرزنش نمی شدی جو تورو دوست نداره این تویی که دیوانه وار دوستش داری پس بهترین راه اینکه بری جنگل خودتو از روی کوه بندازی پایین
بعد به برگه رو به روش نگاه کرد
اممم همشون رو گفتم تموم شد
خب بریم
تو نمی دونستی که جو پشت در بود و همه چی رو شنیده
(۲۵مین بعد)
خب رسیدیم این کوه از همه بلند تره از اونجایی که هیچ کس نمی دونه من اینجام وقت خوبیه
رفتی بالای کوه
میخواستی بپری ولی یه صدا مانعت شد
_هعی ا.ت صبر کن
با صداش برگشتی
_ دیوونه شدی
+من دیوونه نیستم اصلا تو چرا اینجایی هااا؟
_ بیا این ور تا بهت بگم
+چی رو بگی هان؟ این که ازم متنفری و دوسم نداری؟
_ تو اشتباه میکنی تو اصلا به من گفتی یا ازم پرسیدی که من دوست دارم یا نه؟
+نه نپرسیدم ولی از کارات معلوم بود
_ من ازت فاصله گرفتم چون فکر کردم دوسم..... نداری(توجه کنین با گریه حرف میزنن)
+هااا یعنی چی یعنی دوسم داری
_اگه دوست نداشتم اینجا نبودم
+مطمئنی؟
_آره
دویدی رفتی بغلش کردی
+خیلی دوست دارم
_ قول بده دیگه همچین کار احمقانهای نکنی مارشمالو کوچولو
+قول میدم
_ با این کارات قلبم رو به درد میاری آخه تو نباشی من عاشق کی بشم؟
+من خودمم بدون تو نمیتونم جوجو
بعد رفتین سوار ماشین شدیم بعدش باهم ازدواج کردین(توخواب) ک بچه دار شدین بعدشم نمیدونم چی شد
اتمام
گندی که زدم رو به روم نیارین..
- ۴.۸k
- ۰۹ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط