ما را گریزی نیست از تیر مژگان تو

ما را گریزی نیست از تیر مژگان تو
قاتل جانی من آتش چشمان تو
#اریو
دیدگاه ها (۰)

می‌رسد روزی که تو هم شاید گرفتارم شوی شاید آن دم اندکی محتاج...

مهرت به ابد در دلِ بی کینهٔ ما هستهرجور کنی عشق تو در سینهٔ ...

دین و دنیای منی امروز و فردای منیکافئنی یا هروئین توقند و هم...

هر شب به یاد چشمات خوابای خوش می بینم از لبای خوشگلت تو خواب...

گفتنی نیست ولی بی تو کماکان در من نفسی هست دلی هست ولی جانی ...

احتیاجی به مستی نیستیک فنجان قهوه هم دیوانه ام می کندوقتی می...

دیکتاتور بالذات اثر محمودسلمانی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط