مادربزرگ کاری نداشت که تو چه ساعتی از خواب بیدار میشی هر لحظه بساط ...

.
مادربزرگ کاری نداشت که تو چه ساعتی از خواب بیدار میشی هر لحظه بساط چای و صبحانش آماده بود
اصلا صبحانه‌ی مادربزرگ معمولی نبود انگار مربا و پنیر و نانی که روی سفره میذاشت از بهشت اومده بود
عطر چایی‌ش که تمام جهان رو پرمیکرد
همیشه قُل‌قُل سماورش به گوش می‌رسید
مادربزرگ که رفت همه چیز رفت
حتی دیگه صبحانه‌ها هم طعم نداشتن
انگار این دستهای مادربزرگ بود که به همه‌ی اونها طعم می‌‌داد...❤

┅┄ ❥❤❥ ┄┅┄
دیدگاه ها (۱)

.مادربزرگ کاری نداشت که تو چه ساعتی از خواب بیدار میشی هر لح...

تا حالا عاشق شدید؟بله یا خیر..تعریفِ کاملِ عشق یک کلمه است"ت...

.چه کسی باور میکند ما کل تاریخ راتننها در چهار دهه از زندگی ...

🍃🍃🍃حالِ خوب می خواهی ؟! یاد بگیر رویِ پایِ خودت بایستی ...به...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط