my clasmate p

my clasmate p¹
(یون ویو)
صبح با شنیدن صدای دلنشین و مزاحم سوهو بیدار شدم
سوهو: یون پاشو خرس قطبی ساعت ۶صبحه نمیخوای بری دبیرستان یون....... سوهو:یون.
یون:.....سوهو:پاشو وگرنه با یه شطل اب یخ میام با لا سرت یون: آیشششششش باشه بیدارم سوهو:افرین
یون:پاشدم کار های لازم را انجام دادم لباس فرمم رو پوشیدم موهام رو که مثل جنگل شده بود شونه کردم و دم اسبی بستم کیف مشکیمو برداشتم و رفتم پایئن
ننت:یون بیا صبونه بخور یون: اومدم بابات: راستی بچه ها امشب شریک جدیدمون اقای کیم به همراه خوانواده تشریف میارن اینجا سوهو تو که هیچی ولی یون باید قانون هارو رعایت کنی یون:اه...باشه

(پرش زمانی به مدرسه)

یون:اویی گاو مشدی حسن (خطاب به سوهو)
سوهو:چته یون:دفتر مدیر کدوم وره سوهو:از این وره و از اونوره یون : برو تا نزدمت
(تهیونگ ویو)
داشتم تو سالن قدم میزدم که سوهو رو دیدم خواستم برم سمتش که.....