از حسرت بازی دستت

از حسرت ِ بازیّ ِ دستت
لای ِ موهایَم!

از گریه هایَم،
لابه لای ِ آرزوهایَم!

تا خودکشی
در انتهای ِ جستجوهایَم!

باید کسی باشد بگوید:

وای
اما نیست...

#سوگند$
دیدگاه ها (۱)

واقعا متاسفم واس خودم که تا الان اینحا موندم دوستان گلم اگه ...

چشم چرخاندم نگاهم در نگاهش گیر کردمن تقلا کردم اما او مرا تس...

تا وقتی برگردیروی پنجه پاهایم می ایستم تا هیچوقت طعم لبهایت ...

عطرت را زده ام موهایم را باز کرده ام کلماتت را در آغوش کشیده...

رمان جیمین

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط