کیریشیما با غش و ضعف

کیریشیما با غش و ضعف
دوربین گوشیش رو سمت باکوگو که رسما گوجه شده و به میدوریا زل زد می‌گیره و صدای چلیک گوشی عین صاعقه به باکوگو بر خورد می‌کنه
باکوگو با عصبانیت
_کدوم نفله‌ای از من عکس گرفت هاااااااانننننن
کیریشیما گوشی رو پشت سرش قایم‌ می‌کنه
_هیچکی‌‌ئی
بطری رو دوباره می‌چرخونن و این دفعه بین میدوریا و اوراراکا قرار می گیره
_جرعت یا حقیقت
میدوریا
_حقیقت
اواراراکا
_یه نفر تو کلاس که از همه بیشتر دوسش داری
میدوریا با تعجب و خجالت
_چرا همه گیر دادن به این سوال‌هههه
باکوگو دست هاشو از عصبانیت مشت می‌کنه و تو یه لحظه غیر منتظره بلند می‌شه
بچه ها آروم نگاهش می‌کنن و زیرزیرکی‌ می‌خندن
باکوگو جلو می‌ره و عین یه بچه میدوریا رو که تو شوکه بغل می‌کنه و داد می‌زنه
_چند بار گفتم این نفله بی صاحاب‌ نیست‌ هااااااااااااااا
اوراراکا‌ تو شک به اون ها نگاه می‌کنه
ا/ت کلافه هوفی می‌کشه و اخم می‌کنه
کامیناری با لبخند
_باشه داش واسه خودت خون به پا نکن
میدوریا که دقیقا عین گوجه شده
سرش رو به سینه باکوگو می‌چسبونه و ناله می‌کنه
و باکوگو سمت اتاق می‌ره
همین که می‌رن
یهو سالن از شدت صدای خنده منفجر می‌شه
آسویی با خنده
بچه ها باکوگو بد جوری غیرتی شد هاا
مینتا با جدیت
بریم ببینیم دارن چی‌کار می‌کنن
کیریشیما
_من که فضولیم‌ گل کرد
می‌رم تعقیبشون کنم
بقیه هم با خنده به هم نگاه کردن
.
.
.
کاچاننننن چرا اونجوری کردیی
باکوگو با اخمی وحشتناک
_اون نفله های هیزو‌ ولشون می‌کردی میومدن‌ می‌خوردنت
میدوریا آروم دید که دارن به اتاق باکوگو نزدیک می‌شن با تعجب
_کاچان اتاق من که اونوره
باکوگو جواب نمی‌ده
آروم در اتاق رو باز می‌کنه و می‌ره توش
میدوریا یکم تقلا‌ می‌کنه
_کاچان مگه بچم ولم کننن
باکوگو رو تخت می‌شینه و میدوریا رو محکم بغل می‌کنه و پچ می‌زنه
_فقط یکیشونو‌ باهات ببینم منفجرشون؟می‌کنم
میدوریا ناراحت جوابی نمی‌ده
باکوگو آروم نگاهش می‌کنه
_نفله؟
بعد آروم سرش رو پایین می‌ندازه و پچ می‌زنه
_ببخشید زیاده روی کردم
می‌ترسیدم ک...
میدوریا با لبخند باکوگو رو محکم بغل می‌کنه و می‌گه
_کاچان
هر اتفاقی هم که بیفته
با هر کسیم ‌که دوست بشم
هر کجای جهانم که باشم
تورو بیشتر از بقیه دوست دارم
باکوگو قرمز شده محکم میدوریا رو بغل می‌کنه
_دوست دارم دکوی نفله
و قرمز می‌شه
میدوریا_منم دوست دارم کاچان
یهو در باز می‌شه و همه‌‌ی بچه‌ ها که پشت در جمع شده بودن محکم زمین می‌خورن
باکوگو و میدوریا شوکه نگاهشون می‌کنن
میدوریا بغل باکوگو و دستای باکوگو دور کمر میدوریا
بچم از خجالت قرمز می‌شه و محکم رو زمین می‌افته
باکوگو آروم و عصبی بلند می‌شه و دیوانه وار می‌خنده
_پس فالگوش وایستاده‌ بودین آرهههه
.
.
.
حدود نیم ساعت طول می‌کشه که باکوگو آروم شه و دنبال اون بدبختایی که پشت در افتاده بودن و با هر و کر داشتن از دست باکوگو فرار می‌کردن نیفته:)

پایان
دیدگاه ها (۱۱)

ایده بدین واسه سناریو🙂

دکو تصمیم گرفته‌وان فور آل رو فدا کنهتا شیگاراکی رو شکت بده:...

کیریشیما_هی‌ بچه ها کجا بودینکامیناری با صورتی خندون_میدوریا...

بالاخرهکاچانآل فور وان رو شکست داد...

خببب قرعه کشی کردن و گروه اول= تودوروکی باکوگو میدوریا(قابل ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط