مافیای خشمگین

مافیای خشمگین
پارت پنجم🖤
ویو جین
منو نامجون و شوگا افتادیم دنبالشون که من گرفتمش
_یا قبول میکنین یا خانوادتونو نمیبینین
=غیر اون چیکار کنیم ولمون میکنید
~یا قبول کردن یا خانواده
*ات که از حالت مستی در اومده بود داشت گریه میکرد*
+ولمون کنین خواهش میکنم
با اشاره ی من بادیگاردا بزور اونارو سوار ماشین کردن
+ولم کنین حرومزاده ها*خوبه من به ننه بابای تو فش بدم*
=ولمون کنین
به طرف عمارت حرکت کردیم و رسیدیم
ویو ات
ماشین جلوی یه خونه، خونه نبود قصر تو کارتونا بود
بادیگارد: بریم داخل
رفتیم داخل که اون پسره گفت
_آجومااااااا
آجوما: بله ارباب
_به این دخترا لباس بده بپوشن
+کی گفته ما اینجا میمونیم
~ما
_میخواستی جلوی خودتو میگرفتی
با گریه داد زدم
ما اینجا نمیمونیم*با گریه و داد*
بعد بدو بدو رفتن سمت بادیگاردا که جلوی در وایستاده بودن
+برین اونور میخوام برم بیرون
*سوجین اونجا داشت آروم گریه میکرد*
یکی از بادیگاردا هلم داد و محکم خوردم
=ات *با نگرانی*
+آخ دستم*با درد و گریه*
+نمیتونم بلندش کنم*گریه*
_نامجون به دکتر زنگ بزن بیاد
•باشه هیونگ
دستم خیلی درد میکرد
که اون پسره منو براید استایل برداشت و برد تو یکی از اتاقا
شرط
5 لایک
😜تا پارت بعد به درود 😜
🌹مراقب خودت باش کیوت🌹
دیدگاه ها (۰)

کنسرت کمیاب از نانازامون🎀

روبی چان😂

هرچی میخوای ازم بپرس منم باید راستشو بگم💗🎀

دست خوش فرم و کشیده داشته باش💗

پارت۲۵

[love triangle][مثلث عشقی] P4(فلش بک) ات: ست بیول میای بریم ...

وقتی زنش بودی و اون دوستت نداشتپارت ۴ویو اتکه محکم به یه پسر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط