وقتی زنش بودی و اون دوستت نداشت

وقتی زنش بودی و اون دوستت نداشت

پارت ۴
ویو ات
که محکم به یه پسر خردی

پسره: ببخشید....خانم حالتون خوبه ؟
ات: آره مهم نیس

و خواستی بری که یهو حالت بد شد
و اون پسره هم فکر کرد تقصیر اونه و کمکت کرد بشینی روی یه صندلی‌ و یه بطری آب بهت داد

پسره: الان حالتون خوبه خانم!؟( مهربون)
ات: آره....آره خوبم ( بغض)
پسره: عه....خانم چراااا گریه میکنین
ات: ( کل ماجرا رو میگه)
پسره: عجب.....امیدوارم بهم برسین راستی گفتین اسم شوهرتون چیه ؟
ات: جونگکوک
پسره: واییی چه تصادفی.....جونگکوک بهترین دوست منه( سوبرایز 🥳)
ات: واقعا 😳
پسره:... آره ما خیلی وقته همو میشناسیم ( لبخند)
ات: اسم شما چیه ؟
پسره: پارک جیمینم ولی جیمین صدام کن
ات: اوووو.....پس تو جیمینی.... جونگکوک خیلی از تو بهم گفته به هر حال ممنونم که کمکم کردی ( لبخند)
جیمین: خواهش میکنم.....من جونگکوک رو میشناسم به نظرم برو خونه الان نگرانته میشه ( مهربون)
ات: باشه... بازم ممنونم...... خداحافظ 😊
جیمین: خداحافظ 😊

ویو جونگکوک
خیلی نگران ات بودمم من چیکار کردم..... واقعا برای خودم متاسفم نکنه بلایی سر خودش بیاره نه نه جونگکوک چرند نگوووو ، داشتم همینطوری فکر میکردم که......

خماری 😂💔
دیدگاه ها (۰)

پارت ۳ویو اتکه خودش امد توی خونهات: سلامجونگکوک:......ات: چر...

تولدت مبارککککک قربونتت برممم 🤧😭🎊🎉🎉😁😆🥳🥳🥳🥳❤️🥺🥺🥺💖💖

بهترین رقیب منپارت ۴ویو جونگکوکا..ا..اون ات بود سریع رفتم سم...

جیمین فیک زندگی پارت ۷۶#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط