آه ای سرود ناخوانده ی من

آه ای سرود ناخوانده ی من
ای که با هر نفس در رگ هایم جاری می شوی
حال میخواهم شعر ابدی قلبم را بسرایم
میخواهم با آواز پرندگان هم صدا شوم
فریاد بزنم : به نام عشق ، به نام مقدس او
تا پژواک نام مقدست از کوه های استوار عشق
دره های شکست را بلرزاند
و اثبات کند
ما امید را زنده نگه خواهیم داشت
ما عشق را در نفس هایمان
در هر ضربان
زنده نگه خواهیم داشت
قسم به جان سپیده دم
روزی دست در دست هم
جاودانگی این عشق را فریاد خواهیم زد ...
روزی روزگاری
به نام عشق
به نام مقدس او ...



خاطرات بانوی آشفته 🍁