اغوشاستاد

#اغوش_استاد🌙
#پارت_87

سرم وانداختم پایین وگرفته گفتم:

_چون واقعا نیازی ندارم

چیزی نگفت بجاش بزور در خونش وباز کرد ومن وبردسمت اتاق ونشوندم روتخت ونشست کنارم وگفت:

_استراحت کن

_لباسام خیس بایدبرم عوضشون کنم

کلافه نفسش وبیرون دادوگفت:

_خودم میرم...برات لباس میارم


- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
‌‌‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‌‌‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎
دیدگاه ها (۰)

#اغوش_استاد🌙#پارت_88_اما...نذاشت ادامه بدم وازاتاق رفت بیرون...

#اغوش_استاد🌙#پارت_89گیج وناباور بهش نگاه کردم وگفتم:_ازچی حر...

#اغوش_استاد🌙#پارت_86ماشین وتو پارکینگ خاموش کردم وبا بدن گرف...

#اغوش_استاد🌙#پارت_85_بنداز روشونه هات سردت میشه_نمیخوام _یبا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط