عکسنوشته و پوستر sasan

دیدگاه ها (۱)

ناچار بودمدست‌های کسی رابا دست‌های تو اشتباه بگیرمچراکه نبود...

کاش زمان ،زمان گذشته بودمثلا صد سال پیشمن بودم و تو و یک خان...

نشسته بود روی صندلی پارک ، مردم را میدید و می گفت ، پاییز هم...

فاطمه‌ای فرشته خیراتبر تو و خاندان تو صلواتمیلاد دختر نبوت، ...

دردیگر شبکه های اجتماعی ایرانی وخارجی دنبال بکنید

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط