هر رابطه عاطفی که شکل میگیرد، دو نفر را بهم گره میزند، بر
هر رابطه عاطفی که شکل میگیرد، دو نفر را بهم گره میزند، بر اساس ماهیت و عمق رابطه و عوامل ایجاد آن، .بین یک تا نهایتا پنج گره بین افراد ایجاد میشود :
گره اول در پاهاست، که پاهای دو طرف را بهم وصل میکند تا کنار هم باشند،
گره دوم، در اندام های جنسی است که فقط باهم باشند.
گره سوم، دستها را بهم وصل میکند تا دستان دونفر در دستان یکدیگر باشد.
گره چهارم قلب طرفین را بهم وصل میکند.
گره آخر و پنجم، سر و ذهن دو طرف را بهم وصل میکند تا به دیگری فکر هم نکنند.
بعضی از روابط هر پنج گره را دارد، برخی کمتر. هرچه یک رابطه عمیق تر باشد، تعداد گره ها بیشتر میشود.
بعضی از روابط فقط گره قلب را دارند؛ طرفین عاشق یکدیگر هستند اما میدانند که ازدواج آنها منطقی نیست.
برخی دیگر، فقط گره سر را دارد، کاملا حساب شده و منطقی.
برخی از روابط زودگذر، فقط بستر افراد را بهم وصل کرده است و نه بیشتر.
استحکام یک رابطه به این گره ها بستگی دارد. بعد از ازدواج ( فرض بر این است که هر پنج گره وجود دارند که به ازدواج ختم شده است)
هر اتفاق تاثیر گذاری میتواند یکی از این گره ها را باز کند. وقتی به همسر خود تهمت خیانت میزنید، یک گره را شل کرده یا پاره کرده اید.
توهین، بی احترامی، درک نکردن، خودخواهی، بی توجهی، خیانت احساسی یا جنسی، اهداف جداگانه و هر اتفاق ناخوشایند دیگر، بالقوه میتواند نقش یک قیچی برای بریدن این گره ها را بازی کند.
باز شدن این گره ها معمولا بی صدا اتفاق میوفتد،اما ناگهان انسان متوجه میشود که دیگر هیچ بندی بین او و همسرش باقی نمانده است.
آنجا است که طلاق اتفاق افتاده است. طلاق عاطفی
در برخی از زوجین طلاق عاطفی به طلاق رسمی ختم میشود، و در برخی نه. اما دیگر ارتباطی وجود ندارد.
مراقب این گره ها و قیچی ها در روابط مان باشیم. هیچ طنابی تاب فشار بیش از حد را ندارد. هیچگاه بودن طرف مقابل و عشق او را دائمی و ابدی نپنداریم. هیچ چیز در این دنیا تضمین شده نیست.
یک بی توجهی ساده، یک نگاه سرد میتواند یک بند را پاره کند.
پیش از ازدواج هم حواسمان باشد، رابطه ما چند بند و گره دارد. سعی کنیم گره های بیشتری ایجاد کنیم.
بین برخی افراد این گره ها به آسانی وصل میشود، برای دیگران باید سعی بیشتر کرد. گره محکوم را با یک بند نامستحکم اشتباه نگیریم، که با کوچکترین کشش و فشاری باز خواهد شد. نوع و استحکام نخ را نیز بسنجیم.هر دوستت دارمی ، آنقدر مستحکم نیست که زندگی تان را به آن بسپارید.
با نخ و طناب معمولی به کوهنوردی نروید، تاب تحمل وزن مشکلات را نخواهند داشت.
روی دوستت دارمی حساب کنید که مطمئن هستید میتواند وزن شما را در پرتگاه حوادث زندگی تحمل کند.
اما به خاطر داشته باشید که هر طنابی را میشود برید. قیچی ها هم در زندگی وجود دارند.
هوای گره ها و قیچی ها را داشته باشیم.
@doctor_anoosheh
از همسرتان قدردانی کنید
مطالعات نشان میدهد که قدردانی و تشکر کردن از رفتارها و اعمال پسندیده افراد، بهبود عمیق عاطفی را دربر دارد. در ابراز محبت خسیس نباشید. از همسرتان صادقانه تعریف کنید. این احساس خوب را با همدیگر به اشتراک بگذارید. قدردانی، حس خوبی برای افراد هدیه می آورد و البته رنگ تازهای هم به روابط تان می دهد.
زمانی را برای بودن در کنار دوستان شخصی تان اختصاص دهید
@doctor_anoosheh
به زندگی تان موج بیندازید
اگر از شما بپرسند هدف از زندگیتان چیست و برای چه زندگی کرده اید، چه جوابی میدهید؟ اگر از آن دسته آدمهایی هستید که احساس میکنید زندگی بیهوده ای داشتهاید و هیچ تغییری در روند زندگی ایجاد نکردهاید. شروع کنید که به زندگی تان موج ببیندازید. یعنی کارهایی بکنید که وقتی چند سال بعد به زندگیتان فکر کنید، از اینکه زندگیتان را معنادار کرده اید، خوشحال شوید. یک پروژه شخصی یا مشترک با همسرتان شروع کنید، مثل انجام یک کار طولانی مدت که همیشه دوست داشته اید، مثل یاد گرفتن یک زبان دیگر، مثل ایجاد کمپین حمایت از کودکان کار یا یک پروژه کاری که برایتان معنادار است.
@doctor_anoosheh
گره اول در پاهاست، که پاهای دو طرف را بهم وصل میکند تا کنار هم باشند،
گره دوم، در اندام های جنسی است که فقط باهم باشند.
گره سوم، دستها را بهم وصل میکند تا دستان دونفر در دستان یکدیگر باشد.
گره چهارم قلب طرفین را بهم وصل میکند.
گره آخر و پنجم، سر و ذهن دو طرف را بهم وصل میکند تا به دیگری فکر هم نکنند.
بعضی از روابط هر پنج گره را دارد، برخی کمتر. هرچه یک رابطه عمیق تر باشد، تعداد گره ها بیشتر میشود.
بعضی از روابط فقط گره قلب را دارند؛ طرفین عاشق یکدیگر هستند اما میدانند که ازدواج آنها منطقی نیست.
برخی دیگر، فقط گره سر را دارد، کاملا حساب شده و منطقی.
برخی از روابط زودگذر، فقط بستر افراد را بهم وصل کرده است و نه بیشتر.
استحکام یک رابطه به این گره ها بستگی دارد. بعد از ازدواج ( فرض بر این است که هر پنج گره وجود دارند که به ازدواج ختم شده است)
هر اتفاق تاثیر گذاری میتواند یکی از این گره ها را باز کند. وقتی به همسر خود تهمت خیانت میزنید، یک گره را شل کرده یا پاره کرده اید.
توهین، بی احترامی، درک نکردن، خودخواهی، بی توجهی، خیانت احساسی یا جنسی، اهداف جداگانه و هر اتفاق ناخوشایند دیگر، بالقوه میتواند نقش یک قیچی برای بریدن این گره ها را بازی کند.
باز شدن این گره ها معمولا بی صدا اتفاق میوفتد،اما ناگهان انسان متوجه میشود که دیگر هیچ بندی بین او و همسرش باقی نمانده است.
آنجا است که طلاق اتفاق افتاده است. طلاق عاطفی
در برخی از زوجین طلاق عاطفی به طلاق رسمی ختم میشود، و در برخی نه. اما دیگر ارتباطی وجود ندارد.
مراقب این گره ها و قیچی ها در روابط مان باشیم. هیچ طنابی تاب فشار بیش از حد را ندارد. هیچگاه بودن طرف مقابل و عشق او را دائمی و ابدی نپنداریم. هیچ چیز در این دنیا تضمین شده نیست.
یک بی توجهی ساده، یک نگاه سرد میتواند یک بند را پاره کند.
پیش از ازدواج هم حواسمان باشد، رابطه ما چند بند و گره دارد. سعی کنیم گره های بیشتری ایجاد کنیم.
بین برخی افراد این گره ها به آسانی وصل میشود، برای دیگران باید سعی بیشتر کرد. گره محکوم را با یک بند نامستحکم اشتباه نگیریم، که با کوچکترین کشش و فشاری باز خواهد شد. نوع و استحکام نخ را نیز بسنجیم.هر دوستت دارمی ، آنقدر مستحکم نیست که زندگی تان را به آن بسپارید.
با نخ و طناب معمولی به کوهنوردی نروید، تاب تحمل وزن مشکلات را نخواهند داشت.
روی دوستت دارمی حساب کنید که مطمئن هستید میتواند وزن شما را در پرتگاه حوادث زندگی تحمل کند.
اما به خاطر داشته باشید که هر طنابی را میشود برید. قیچی ها هم در زندگی وجود دارند.
هوای گره ها و قیچی ها را داشته باشیم.
@doctor_anoosheh
از همسرتان قدردانی کنید
مطالعات نشان میدهد که قدردانی و تشکر کردن از رفتارها و اعمال پسندیده افراد، بهبود عمیق عاطفی را دربر دارد. در ابراز محبت خسیس نباشید. از همسرتان صادقانه تعریف کنید. این احساس خوب را با همدیگر به اشتراک بگذارید. قدردانی، حس خوبی برای افراد هدیه می آورد و البته رنگ تازهای هم به روابط تان می دهد.
زمانی را برای بودن در کنار دوستان شخصی تان اختصاص دهید
@doctor_anoosheh
به زندگی تان موج بیندازید
اگر از شما بپرسند هدف از زندگیتان چیست و برای چه زندگی کرده اید، چه جوابی میدهید؟ اگر از آن دسته آدمهایی هستید که احساس میکنید زندگی بیهوده ای داشتهاید و هیچ تغییری در روند زندگی ایجاد نکردهاید. شروع کنید که به زندگی تان موج ببیندازید. یعنی کارهایی بکنید که وقتی چند سال بعد به زندگیتان فکر کنید، از اینکه زندگیتان را معنادار کرده اید، خوشحال شوید. یک پروژه شخصی یا مشترک با همسرتان شروع کنید، مثل انجام یک کار طولانی مدت که همیشه دوست داشته اید، مثل یاد گرفتن یک زبان دیگر، مثل ایجاد کمپین حمایت از کودکان کار یا یک پروژه کاری که برایتان معنادار است.
@doctor_anoosheh
۵.۹k
۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.