تو از قلبِ پریشانی آمدیتا تسکین دهی تب و دردم راو من درختی بودم که در جشنِ انگشتانتمیسوختم از اشتیاقمن از لبهای تو متولد شدهامو زندگیام از تو آغاز میشود#لویی_آراگونمترجم: سارا سمیعی@silver-m#عاشقانه#عشق