سناریو بی تی اس
سناریو بی تی اس
🥂🥂🥂🥂🥂🥂🥂🥂🥂🥂🥂🥂🥂🥂🥂🥂🥂🥂
موضوع:وقتی میرید پارتی و پسرا بهت نگاه میکنن
🍻🍻🍻🍻🍻🍻🍻🍻🍻🍻🍻🍻🍻🍻🍻🍻🍻🍻
لیدر گرامی: (تو رو از کمتر گرفته و به خودش نزدیک میکنه تا متوجه بشن صاحب داری )
🐨🐨🐨🐨🐨🐨🐨🐨🐨🐨🐨🐨🐨🐨🐨🐨🐨🐨
ولد واید هندسام: چرا به این نگاه میکنید منه به این زیبایی
🦙🦙🦙🦙🦙🦙🦙🦙🦙🦙🦙🦙🦙🦙🦙🦙🦙🦙
آگوست دی اعظم:بیا اینجا ننه باباشون بهشون یاد ندادن به زن مردم نگاه نکنن
🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈
سانشاین: عشقم بیا اینجا دستتو بده به من (یه لب ازت میگیره )
🐿🐿🐿🐿🐿🐿🐿🐿🐿🐿🐿🐿🐿🐿🐿🐿🐿🐿
موچی:(دستشو دور کمترت حلقه کرده و تورو به خودش نزدیک میکنه )
🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥
بابای یونتان:مگه بهت نگفتم خوشم نمیاد لباس کوتاه بپوشی (تورو گرفته تو بغلش و چون لباس کوتاه پوشیدی کتشو به تو داد و صاف تو چشمای پسرا نگاه میکنه )
🐯🐯🐯🐯🐯🐯🐯🐯🐯🐯🐯🐯🐯🐯🐯🐯🐯🐯
کوکی:(داشتی با دوستات حرف میزدی که دید پسرا چطوری بهت نگاه میکنن بلند صدات کرد گفت بیبی بیا اینجا رفتی پیشش اونوقت تورو نشوند روی پاش و محکم لباتو مک میزد )
🐰🐰🐰🐰🐰🐰🐰🐰🐰🐰🐰🐰🐰🐰🐰🐰🐰🐰
پایان ...
🥂🥂🥂🥂🥂🥂🥂🥂🥂🥂🥂🥂🥂🥂🥂🥂🥂🥂
موضوع:وقتی میرید پارتی و پسرا بهت نگاه میکنن
🍻🍻🍻🍻🍻🍻🍻🍻🍻🍻🍻🍻🍻🍻🍻🍻🍻🍻
لیدر گرامی: (تو رو از کمتر گرفته و به خودش نزدیک میکنه تا متوجه بشن صاحب داری )
🐨🐨🐨🐨🐨🐨🐨🐨🐨🐨🐨🐨🐨🐨🐨🐨🐨🐨
ولد واید هندسام: چرا به این نگاه میکنید منه به این زیبایی
🦙🦙🦙🦙🦙🦙🦙🦙🦙🦙🦙🦙🦙🦙🦙🦙🦙🦙
آگوست دی اعظم:بیا اینجا ننه باباشون بهشون یاد ندادن به زن مردم نگاه نکنن
🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈🐈
سانشاین: عشقم بیا اینجا دستتو بده به من (یه لب ازت میگیره )
🐿🐿🐿🐿🐿🐿🐿🐿🐿🐿🐿🐿🐿🐿🐿🐿🐿🐿
موچی:(دستشو دور کمترت حلقه کرده و تورو به خودش نزدیک میکنه )
🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥🐥
بابای یونتان:مگه بهت نگفتم خوشم نمیاد لباس کوتاه بپوشی (تورو گرفته تو بغلش و چون لباس کوتاه پوشیدی کتشو به تو داد و صاف تو چشمای پسرا نگاه میکنه )
🐯🐯🐯🐯🐯🐯🐯🐯🐯🐯🐯🐯🐯🐯🐯🐯🐯🐯
کوکی:(داشتی با دوستات حرف میزدی که دید پسرا چطوری بهت نگاه میکنن بلند صدات کرد گفت بیبی بیا اینجا رفتی پیشش اونوقت تورو نشوند روی پاش و محکم لباتو مک میزد )
🐰🐰🐰🐰🐰🐰🐰🐰🐰🐰🐰🐰🐰🐰🐰🐰🐰🐰
پایان ...
۱.۸k
۰۳ اسفند ۱۴۰۲