سلام من ا.ت هستم ۲ ساله که با جیمین

سلام من ا.ت هستم ۲ ساله که با جیمین

ازدواح کردم و یک پسر به اسم جرج داریم

که یک سالشه

من مدیر شرکت طراحی دوخت هستم و

مثل هرروز دیر تر میرم خانه و به جیمین

زنگ زدم که پیش جرج بره و ازش مراقبت

کنه چون جرج خیلی شیطونه ولی متاسفانه

امروز جیمین هم دیر میاد پس به اجوما

زنگ زدم تا پیش جرج بره و ازش مراقبت کنه

از زبان ا.ت
واییی چقدر خوابم میاد مامان جون وای

ساعت ۱۱ شبه اول برم زنگ بزنم به

جیمین که اگر نرفته خونه باهم بریم.

(بعد از چند مین)

بلخره جیمین اومد دنبالم و تصمیم گرفتیم

در یک مغازه وایسیم تا خوراکی بخریم.

بلخره به خونه رسیدیم
جیمین: فکر کنم امروز شام نداریم
ا.ت: آقای گشنه داریم
جیمین: مگه پختی؟
ا.ت:نه به اجوما گفتم بیاد بپزه هم مراقب جرج باشه واقعا خسته شدی

جیمین: آره واقعا امروز کلی تمرین کردم

اجوما: سلام خانوم سلام آقا

جیمین: اجوما چرا اینا میگید اسم هامون را

صدا بزنید راحت باشید

اجوما: مرسی آق. نه ببخشید جیمین

ا.ت: راستی اجوما جرج کجاس

اجوما: جرج رفته داخل اتاق

از زبان ا.ت

کل اتاق ها را گشتیم ولی نبود در اتاق را که

باز کردیم دیدیم جرج با صورت رژی جلو ما وایساده


جیغ زدم : جرججججج چیکار کردییی بیین لوازم آرایشیا ما چیکار کردی


جیمین:پسرم چرا قیافت همچینی کردی مگه نمیدونستی مامانت روی لوازم ارایشی هاش غیرت داره


جرج:ببخشید اوما دیگه تکرار نمیشه



ا.ت: باشه میبخشم با اینکه روشون غیرن داشتم


جرج: اشکال نداره بابا میخره




تمومممم میدانم خیلی چوسکی تموم سد بروم نیارید