باز هم شب شد

باز هم شب شد...

شب ، بوی تنهایی می دهد ….
شب ، چشم های پر از خوابی را دارد که
خیره شده اند به نوشته های تلخ …
چشم هایی که دنبال جمله ای اند ،
که حرف دلشان باشد …
دنبال واژه هایی که دردشان را به اشتراک بگذارند …!
دنبال کسی که بگوید
حرفهایی که گفتنشان سخت است …
شب ، بوی تنهایی می دهد ….
بوی درد ، بوی غم ، بوی اشک های پنهانی …. 

✘✘✘
دیدگاه ها (۷)

کوچ کردم که دلم را به کسی نسپارم حس خوبیست که من این همه بی ...

عادت کرده ام…به اینکه همیشه در بحرانهای زندگی ام…خودم هوای خ...

ﺑﻪ ﻣﻦ ﻗﻮﻝ ﺑﺪﻩ . . .ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻣـــﯽ ﺳـــــﺎﻝ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﻩ ...

روش های کاهش وزن در کشور های مختلف : تایلند : خوردن غذاهای ت...

_درخت باشم ... یک‌ گوشه ی این دنیای بزرگ افتاده باشم تنهای ت...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

نامه ای برای احساساتم/پارت سوم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط