امشب برای تو مینویسم تویی که میدونم

هربار تیکه های له شده ی وجودت رو
زیر پای این جماعت جمع میکنی و به گوشه ای میبری تا خودت رو ترمیم کنی

و مطمنم گاهی اونقدر این شکستگی ها وخیمه که چند روز خودتو از تک تک ادم ها پنهان میکنی تا کمی شاید درد زخمای دلت اروم بگیره

چند روز که بگذره
بازم مجبوری از پیله و حصاری که دور خودت کشیدی بیرون بیای
اینبار اما نگاهت به دنیا محتاط تره و یه جورایی چِشمت ترسیده
این روال چند روز ادامه پیدا میکنه و هیچ اتفاق بدی نمیوفته و توته دلت یکم به ادمای دورت گرم میشه امابازم اون ادما ذات مزخرفشونو نشون میدن
و بازم تموم تورو مچاله میکنن و توبایدبه ناچار یه مدت فاصله بگیری تا روحت نفسی تازه کنه

اما ته همه ی این اتفاقا به همین شکستگی و فاصله ها ختم نمیشه ،
هربار تو باورات و شاید خودتو از دست میدی
و فرایند فرسایشی نفرت از خودت سریع تر طی میشه

تو از خودت به خاطر چیزایی متنفر میشی که هیچ نقشی توی اون چیزا نداشتی اما هدف تموم اون رفتارا و کارای مَردم روح پاک تو بوده

من مطمنم همه چیز درست میشه
من تنهات نمیزارم
قول دادم
قول دادیم

#خودم_نوشته (کپی نکن😐💔)
#سِودا
#مخاطب_داره

🍃²⁵آذرماه¹⁴⁰⁰🍃
²¹.²¹
دیدگاه ها (۱۱)

همون هوایی که داره بهت زندگی میده اگر بره تو یه امپول میتونه زندگیتو بگیره

همه از دنیای واقعی فرار میکنن میرن سمتِ دنیای مجازی

یه سري چیزارو هیچکس جز خودت درک نمیکنه جوري که حتي خودتم از درکشون فرار میکني:)

گیر کردم بین مصدر موندن و یا رفتن

قشنگم ، ۲۰ اذر فقط یه روز توی تقویم نیست۲۰ اذر یه معجزه‌سترو...

یه وقتا انقدر کسی رو عمیق دوست داری که خودتو تو تلاش برای نگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط