روحم آزرده مرا وسوسه بیهوده مکن

روحم آزرده مرا وسوسه بیهوده مکن
دگر این لحظه تن پاک من آلوده مکن
یاری ام کن که رود از یادم
غم دیرینه ی این خاطره ها...

شوق پرواز سراپای مرا میکشد تا پس این پنجره ها
پیش رویم بگشا پنجره ای تا از آن پنجره پرواز کنم
روحم از قید تن آسوده شود
هستی دیگری آغاز کنم

هستی دیگری آغاز کنم...

آسمون ابراتو بردار و برو
دیگه تنهام منو بگذار و برو...
دیدگاه ها (۲)

+حاجی به روح اعتقاد داری؟- آره ، من پسرم مُرده ولی عروسم هنو...

قانون عشق در ایران ...هستی باش ؛ نباشی هستنتازشم بودی ام ،بو...

میدونم که اونم وقتی داشت میگفت یادش بخیر دستو پاش میلرزید!او...

من برای یک بازی جدیدآنچنان خسته امکه به هر سو نگاه می کنمآدم...

باقی تابستان عجیب و محیرالعقول طی می‌شود.ماه گذشته از اینکه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط