آنقدَرازتو نوشتم همه جا پیش همه
آنقدَرازتو نوشتم همه جا پیش همه
قصّه شاعری ام یکسره دیوان تو شد
جگرم خون شده ای کاش که میفهمیدی
در خودش گم شده بود آنکه غزلخوان تو شد
قصّه شاعری ام یکسره دیوان تو شد
جگرم خون شده ای کاش که میفهمیدی
در خودش گم شده بود آنکه غزلخوان تو شد
۳۲۱
۳۰ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.