وقتی خواهرشون بودی و امتحانو خراب کردی ب پ ورژن

وقتی خواهرشون بودی و امتحانو خراب کردی ( ب پ ورژن)


میای خونه و اون خبر شوم رو بهشون میدی :

جیسو : بازممم؟ مگه تمرین نکردی؟
ا.ت : چرا ولی مراقبه عین بز بهم نگاه می کرد خببب .
جیسو : حق داری طفلکم . منم بودم بدجور میریدم
🩷🖤
ا.ت : اونیییییی !
لیسا : بزار حدس بزنمممم . امتحانو . . . . .
ا.ت : آره برگه ام قهوه ای شد .
لیسا : همکلاسی هات از بوش اذیت نشدن؟
ا.ت : خیلی بی مزه ای !
🩷🖤
جنی : بیا نیمه ی پر لیوان و ببینیم . حداقل پایین تر از تو هم هست . نه؟
ا.ت : نفر آخر شدم🫡
جنی : پس تو را با بد بختی هایت تنها میگذارم🥸
🩷🖤
رزی : گفته با فرض اینکه هر ساعت ۷۳ دقیقه است و می‌دانیم که چانیول در هفته ۳ ساعت به کلاس زبان می رود بگویید چانیول در هفته چند دقیقه به کلاس میرود؟
آخه از این ساده ترر؟؟
ا.ت : افسوس که هوش و عقلم به تو رفته اونی
رزی : ( با دمپایی میفته دنبالت👡 )

پایان🌷✨