game of love and hate(part 30)

ات:از مهمونی خارج شدیم و رفتیم سمت ماشین  سوار ماشین شدیم یه خورده که از محل مهمونی دور شدیم به تهیونگ گفتم
ات:بزن کنا
تهیونگ:..
ات:گفتم بزن کنار
(تهیونگ زد کنار )
ات:(سیلی زدن به تهیونگ)
ات:چطور تونستی چطور تونستی که اولین بوسم رو ازم بگیری
تهیونگ:از این به بعد تمامی اولین هات برای من خواهد بود و تمام آخرین هات
ات:خیلی بد جنسی
تهیونگ:من یه چیزی رو متوجه شدم مرز خیلی باریکی میان تنفر و عشق هست و من بدون اینکه بفهمم از مرز تنفر گذشتم الان توی اعشقم  کیم ات من عاشقت شدم
بیا باهم بازی عشق با نفرت رو شروع کنیم نظرت چیه
ات:تهیونگ داری راجب چی صحبت میکنی ما به اجبار ازدواج کردیم
تهیونگ:چون شروعش با اجبار بوده نباید پایانی با عشق داشته باشه
ات:تهیونگ  توقع نداشته باش همین الان جوابتو بدم
تهیونگ:من برای عشق تو حتی سال ها منتظر می مونم
دیدگاه ها (۰)

بچه هااااا کمک

game of love and hate(part 31)

کپشن 👇

game of love and hate(part 29)

سناریو

game of love and hate(part 26)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط