مرا گویی که رایی من چه دانم

مرا گویی که رایی من چه دانم
چنین مجنون چرایی من چه دانم

مرا گویی بدین زاری که هستی
به عشقم چون برآیی من چه دانم

#منم_در_موج_دریاهای_عشقت
#مرا_گویی_کجایی_من_چه_دانم

مرا گویی به قربانگاه جان‌ها
نمی‌ترسی که آیی من چه دانم

مرا گویی اگر کشته خدایی
چه داری از خدایی من چه دانم

مرا گویی چه می جویی دگر تو
ورای روشنایی من چه دانم

مرا گویی تو را با این قفس چیست
اگر مرغ هوایی من چه دانم

مرا راه صوابی بود گم شد
ار آن ترک ختایی من چه دانم

بلا را از خوشی نشناسم ایرا
به غایت خوش بلایی من چه دانم


#خداوندگار_مولانا


،
دیدگاه ها (۱۵)

‌تا ببینی عشق را آیینه‌وارآتشی از جان خاموشت برآر‌‌#فریدون_م...

‌کاديا آيا اکنون اين عشق است؟ بازيچه‌ای مرموز و ناگشوده در م...

‌من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشتاز اهل بهشت کرد یا دوزخ زشتجام...

‌تا روانم هست خواهم راند نامت بر زبانتا وجودم هست خواهم کند ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط