ا ت اوهوم

ا. ت: اوهوم
شوگا با دستاش صورتمو قاب کرد شروع کرد به بوسید
5دقیقه گذاشت زدم به شونش
ا. ت: کبود شد نفس بزار برام دیگه
شوگا: آخه خیلی لبات خوشمزه
قرمز شدم
شوگا: قیافشو ، کیوت
رفتم تو بغلش خوابیدم
پرش زمانی به صبح
بیدار شدم
ا. ت: بیدار شو دیگه( خواب آلو )
شوگا: ساعت4صبح
ا. ت: عه، بخواب
پرش زمانی به 2ماه بعد
شب بود شام داشتیم میخوردیم
تلفنم زنگ خورد
مامانم بود
ا. ت : الو سلام چطوری، مرسی
داشتیم شام میخوردیم جات خالی
مرسی
عه جدی
کدوم بدبختی بهش زن داد
دیدگاه ها (۱)

ا. ت: باشه نه میام حوصلم سررفته شوگا هم با خودم میارم باشه خ...

فیک فداکاری پارت 8پرش زمانی به سه سال بعد امروز شوگا از سربا...

ا. ت: حداقل برو لباستو عوض کن شوگا:: تیشرت لش داریا. ت: اوهو...

ا. ت: خیلی خستم تا صبح مقاله نوشتم شوگا :اشکال نداره فردا ار...

3#پارتی#استری‌کیدز#سونگمینپارت:3موضوع:«وقتی حامله ایی(یک ماه...

love Between the Tides³⁴شب برگشتم خونه ا/ت: تهیونگ تهیونگ: ت...

شوهر دو روزه. پارت۷۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط