صادقانه میگویممن سالهاست از خودم دور افتادم خودم را

صادقانه می‌گویم:من سالهاست از خودم دور افتادم...! خودم را رها کردم، گم کردم، تیشه به ریشه‌ی خودم زدم! سالهاست منِ عزیزم را، پرت کردم گوشه‌ای از زندگی و رویش خاک ریختم !همان جایی از زندگی، که جایش تنگ شده بود،نفسش تنگ شده بود و شانه‌های ظریفش، تحمل حجم سنگین درد را نداشت! اعتراف می‌کنم که سالهاست منِ عزیزِ ضعیفم را، خاک کرده‌ام، تا ریشه‌ی قوی‌تری از من جوانه بزند و شاخه‌های قدرت از من سبز شود!


#𝑺𝒆𝒕𝒂𝒓𝒆𝒉
دیدگاه ها (۰)

اگر دقیقه ای نباشیساعت ها از کار می افتندخانه ها برهوت می شو...

یادگارے هایت گاهے درد دارند... گاهے بے آزار و بیصدا،زنده اند...

ڪَـر‌‌چہ با دورے او زندڪَـیمـ نیستــــــ ،ولـے یاد او می‌دمد...

هیچ ‌کجا، هیچ‌زمان فریاد زندگی بی‌جواب نبوده است؛قلبِ خوبِ ت...

_چشم هایم خیره به چشم های نوزادی ست که تازه به دنیا آمدههمه ...

راستی دیشب دوباره مست و تنها بی قرارسر درآوردم از آن کوچه از...

"همزن " و "آبمیوه گیری" ام را از هم جدا کردم .زن و شوهرند و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط