تحلیل واقعه عاشورا
محرم ماه پیروزی خون بر شمشیر
در ایام ماه محرم هر شب مطالبی از کتاب ارزشمند تحلیل واقعه عاشورا از آثار علامه شهید مرتضی مطهری را با تأمل و دقت مطالعه کنیم.
تحلیل واقعه عاشورا
(ادامه مطلب از شب گذشته)
شنیدهاید که در جنگ خندق، پیغمبر اکرم صلىاللهعلیهوآله دستور داد دور مدینه را (قسمتهایى که لشکر دشمن مىتوانست بیاید) خندقى کندند براى اینکه دشمن نتواند خود را به داخل مدینه برساند. ولى چند نفر از افراد دشمن توانستند اسبهاى خود را از باریکهاى عبور بدهند و به آنطرف بیایند، که یکى از آنها عمرو بن عبد ود معروف شجاعِ به اصطلاح فارِس یَلْیَل بود که ضربالمثل شجاعت بود. آمد در مقابل مسلمین و فریاد کرد: «اَلا رَجُل، اَلا رَجُل؟» آیا مرد هست؟ کسى جواب نداد، چون همه او را مىشناختند. یک نفر جرأت نکرد بگوید «من» (براى اینکه مىدانستند که روبرو شدن با او جز کشتهشدن نتیجه دیگرى ندارد) جز یک جوان بیست و چندساله که از جا بلند شد و گفت: یا رسولاللّه! اجازه مىدهید من به میدان بروم؟ فرمود: بنشین (على بود). دوباره فریاد کرد: «اَلا رَجُل. اَلا رَجُل؟» کسى غیر از على جواب نداد. براى بار سوم: «اَلا رَجُل، اَلا رَجُل؟» باز تنها على از جا بلند شد. آبروى مسلمین دارد از بین مىرود. عمر بن الخطّاب براى اینکه عذرى از مسلمین بخواهد، گفت: یا رسولاللّه! اگر کسى بلند نمىشود به خاطر این است که این شخص مردى است غیرقابل مبارزه. من خودم با قافلهاى که این مرد نیز در آن بود حرکت مىکردم. عده زیادى دزد به ما برخورد کردند و او به تنهایى براى مقابله با آنها حرکت کرد. سپر مىخواست، یک کرّه شتر به دست گرفت! چه کسى مىتواند با این مرد مبارزه کند؟!
عمرو بن عبد ود در آخر کار وقتى که خواست مسلمین را خوب تحقیر کرده باشد این شعر را خواند:
وَ لَقَدْ بَحَحْتُ مِنَالنِّدا
ءِ بِجَمْعِکُمْ هَلْ مِنْ مُبارِز
وَ وَقَفْتُ اِذْ وَقَفَ الْمُشَجِّعُ
مَوْقِفَ الْقِرْنِ الْمُناجِز41
تا آخر. گفت: دیگر خسته شدم، گلویم به درد آمد از بس گفتم «هَلْ مِنْ مُبارِز». یک مرد در میان شما نیست؟!
پیغمبر به على اجازه داد. على از جا بلند شد و گفت: «وَ لَقَدْ اَتاکَ مُجیبُ صَوْتِکَ غَیْرُ عاجِز...». به همان آهنگ شعر خواند، آمد جلو، و شنیدهاید که چگونه پیروز شد. شرایط طورى شد که پیغمبر فرمود: تمام اسلام با تمام کفر روبرو شد، یعنى جنگِ سرنوشت است.
ادامه مطلب را فردا شب ببینیم
در ایام ماه محرم هر شب مطالبی از کتاب ارزشمند تحلیل واقعه عاشورا از آثار علامه شهید مرتضی مطهری را با تأمل و دقت مطالعه کنیم.
تحلیل واقعه عاشورا
(ادامه مطلب از شب گذشته)
شنیدهاید که در جنگ خندق، پیغمبر اکرم صلىاللهعلیهوآله دستور داد دور مدینه را (قسمتهایى که لشکر دشمن مىتوانست بیاید) خندقى کندند براى اینکه دشمن نتواند خود را به داخل مدینه برساند. ولى چند نفر از افراد دشمن توانستند اسبهاى خود را از باریکهاى عبور بدهند و به آنطرف بیایند، که یکى از آنها عمرو بن عبد ود معروف شجاعِ به اصطلاح فارِس یَلْیَل بود که ضربالمثل شجاعت بود. آمد در مقابل مسلمین و فریاد کرد: «اَلا رَجُل، اَلا رَجُل؟» آیا مرد هست؟ کسى جواب نداد، چون همه او را مىشناختند. یک نفر جرأت نکرد بگوید «من» (براى اینکه مىدانستند که روبرو شدن با او جز کشتهشدن نتیجه دیگرى ندارد) جز یک جوان بیست و چندساله که از جا بلند شد و گفت: یا رسولاللّه! اجازه مىدهید من به میدان بروم؟ فرمود: بنشین (على بود). دوباره فریاد کرد: «اَلا رَجُل. اَلا رَجُل؟» کسى غیر از على جواب نداد. براى بار سوم: «اَلا رَجُل، اَلا رَجُل؟» باز تنها على از جا بلند شد. آبروى مسلمین دارد از بین مىرود. عمر بن الخطّاب براى اینکه عذرى از مسلمین بخواهد، گفت: یا رسولاللّه! اگر کسى بلند نمىشود به خاطر این است که این شخص مردى است غیرقابل مبارزه. من خودم با قافلهاى که این مرد نیز در آن بود حرکت مىکردم. عده زیادى دزد به ما برخورد کردند و او به تنهایى براى مقابله با آنها حرکت کرد. سپر مىخواست، یک کرّه شتر به دست گرفت! چه کسى مىتواند با این مرد مبارزه کند؟!
عمرو بن عبد ود در آخر کار وقتى که خواست مسلمین را خوب تحقیر کرده باشد این شعر را خواند:
وَ لَقَدْ بَحَحْتُ مِنَالنِّدا
ءِ بِجَمْعِکُمْ هَلْ مِنْ مُبارِز
وَ وَقَفْتُ اِذْ وَقَفَ الْمُشَجِّعُ
مَوْقِفَ الْقِرْنِ الْمُناجِز41
تا آخر. گفت: دیگر خسته شدم، گلویم به درد آمد از بس گفتم «هَلْ مِنْ مُبارِز». یک مرد در میان شما نیست؟!
پیغمبر به على اجازه داد. على از جا بلند شد و گفت: «وَ لَقَدْ اَتاکَ مُجیبُ صَوْتِکَ غَیْرُ عاجِز...». به همان آهنگ شعر خواند، آمد جلو، و شنیدهاید که چگونه پیروز شد. شرایط طورى شد که پیغمبر فرمود: تمام اسلام با تمام کفر روبرو شد، یعنى جنگِ سرنوشت است.
ادامه مطلب را فردا شب ببینیم
۴۲۰
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.