صدایم کن چو لب وا می کنی عشق است

صدایم کن، چو لب وا می کنی عشق است
خودت را در دلم جا می کنی عشق است

تو با شرم قشنگ عمق چشمانت . . .
مرا وقتی تماشا می کنی عشق است

سکوتی خفته در حجم نفس هایت . . .
محبت را که حاشا می کنی عشق است

چه شد آن وقت دیدارت نمی دانم . . .
همین امروز و فردا می کنی عشق است

تو کز پشت حصار پنجره هر روز . . .
فضای شیشه را ها می کنی عشق است

میان کوچه می پاشی نجابت را . . .
دلم را اینچنین تا می کنی عشق است 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷
دیدگاه ها (۱)

عزیز ترینم یادت هست روزی عزیز ترینت بودم :) اما این روزها عج...

شبیه فراموشیِ خاطرهیه سایٓم رو دیوار این کوچه هابه اینکه نفس...

من درختی خشک و بی بارم که پایش آب نیستآسمانم گرچه در شبهای م...

چگونه در خیابانهای تهران زنده می مانم؟مرا در خانه قلبی هست.....

فوق‌العاده است! هان جیسانگ (Han Jisung) از استری کیدز با انر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط