وارد دانشگاه شدم...
وارد دانشگاه شدم...
همه مثل خر نگام میکردن میخواستم یه چی بهشون بگم که معلم اومد..
علامت ا.ت+ علامت معلم∆
∆:سلام امروز دانش اموز جدید داریم خانم کیم میخواین خودتونو معرفی کنین؟
+:علاقه ای ندارم.
∆:اخه دوستاتون باید شمارو بشناسن..
+:وقتی اومدم تو کلاس فهمیدم که همه منو میشناسن و نیازی به معرفی ندارم
∆:خب اشکال نداره خودم معرفی تون میکنم. خب بچه ایشون کیم ا.ت یکی از خواننده های کره هستند.
یکی از بچه ها:آقا ما ا.ت رو خیلی خوب میشناسیم.
+:کی باهات انقدر خودمونی شدم که اسمم بیاری؟ [با داد]
یکی از دانش اموزای دیگه:خب حالا چیشده مگه نمیدونستم انقدر بی اعصابی😐😡
+:همینم که هستم.
∆:خانم ا.ت یه شایعه تو مدرسه پخش شده که شما قبلا با جونگ کوک رابطه داشتین درسته؟ منظورم از جونگ کوک...
+:خیلی خوب میدونم منظورت کیه. و اینکه به خودم مربوطه که شایعه هستش یا نیستش من و اون خیلی وقته باهم نیستیم...
∆:خب بگذریم بریم سر درس...
پایان مدرسه...
ویو ا.ت
از مدرسه اومدم بیرون یه راست رفتم کمپانی. خیلی عصبانی بودم.
پایان ویو ا.ت
رفتم پیش مدیر کمپانی و بهش گفتم...
+:تو به چه اجازه ای به مردم گفتی که من و کوک قبلا باهم رابطه داشتیم؟ [با داد خیلی بلند]
علامت مدیر کمپانی&
&:خانم کیم رجب چی حرف میزنین؟
که یهو یکی اومد تو....
_______
#kook
چطور شد؟
شرط پارت بعد:
۱۵ تا کامنت ممبر ها هم به بالای ۱۰ برسه و لایک یادتون نره
همه مثل خر نگام میکردن میخواستم یه چی بهشون بگم که معلم اومد..
علامت ا.ت+ علامت معلم∆
∆:سلام امروز دانش اموز جدید داریم خانم کیم میخواین خودتونو معرفی کنین؟
+:علاقه ای ندارم.
∆:اخه دوستاتون باید شمارو بشناسن..
+:وقتی اومدم تو کلاس فهمیدم که همه منو میشناسن و نیازی به معرفی ندارم
∆:خب اشکال نداره خودم معرفی تون میکنم. خب بچه ایشون کیم ا.ت یکی از خواننده های کره هستند.
یکی از بچه ها:آقا ما ا.ت رو خیلی خوب میشناسیم.
+:کی باهات انقدر خودمونی شدم که اسمم بیاری؟ [با داد]
یکی از دانش اموزای دیگه:خب حالا چیشده مگه نمیدونستم انقدر بی اعصابی😐😡
+:همینم که هستم.
∆:خانم ا.ت یه شایعه تو مدرسه پخش شده که شما قبلا با جونگ کوک رابطه داشتین درسته؟ منظورم از جونگ کوک...
+:خیلی خوب میدونم منظورت کیه. و اینکه به خودم مربوطه که شایعه هستش یا نیستش من و اون خیلی وقته باهم نیستیم...
∆:خب بگذریم بریم سر درس...
پایان مدرسه...
ویو ا.ت
از مدرسه اومدم بیرون یه راست رفتم کمپانی. خیلی عصبانی بودم.
پایان ویو ا.ت
رفتم پیش مدیر کمپانی و بهش گفتم...
+:تو به چه اجازه ای به مردم گفتی که من و کوک قبلا باهم رابطه داشتیم؟ [با داد خیلی بلند]
علامت مدیر کمپانی&
&:خانم کیم رجب چی حرف میزنین؟
که یهو یکی اومد تو....
_______
#kook
چطور شد؟
شرط پارت بعد:
۱۵ تا کامنت ممبر ها هم به بالای ۱۰ برسه و لایک یادتون نره
۲.۸k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.