عشق نهفته

عشق نهفته
پارت ۱۰❤️🖤💙
آنیا(مادر شدو و اسکورج):سلامممم
شدو:مامانی
اسکورج:شدو مگه بچه ای
شدو:ساکت شو
اسکورج:دستت طلا ساکت شو
شدو:😑
آنیا:یا خدا این دو پشمک کین
سونیک:من سونیکم خانم
سیلور:منم سیلورم
آنیا:الهی چقدر این سیلور نازه
سیلور:میو
شدو:تو خارپشتی یا گربه😑
سیلور: خارپشت
شدو:پس میو چیه؟؟؟؟
سیلور:من نازم
شدو:خب آره
سیلور:پس من مثل بچه گربه ام
شدو:عالیه
اسکورج:به هر حال عشق منه
سونیک:خوش آمدید خانم
آنیا:فقط بگو آنیا
سونیک:بله خانم.... ببخشید آنیا
آنیا:ممنون راستی پسرم تولدت مبارک
شدو:ممنون مادر جان
آنیا:شنیدم قراره با سونیک....😏
شدو:مادر جلوی بچه ها نگید😶
آنیا:اوه حتما😏😏
اسکورج:مامان کادو چی خریدید
آنیا:بیا شدو
شدو:این چیه
آنیا:فقط بازش کن
یهو از توی یک سوسک با پاپیون صورتی اومد بیرون
شدو:مامان این چیه
آنیا:این مقدمه بود
شدو:ممنون مادر جان
آنیا:خواهش
یهو شدو یک ساز دهنی پیدا کرد
شدو:ممنون مامانی خیلی خوشگله
آنیا:خواهش
سونیک:منم یک هدیه برات دارم
یهو سونیک لپ شدو را بوسید
سونیک:اینم کادو
شدو:چه کادوی نازی
سیلور: آنیا تو می خوای دوباره بری
شدو:راست میگه مادر
آنیا:خب شاید ولی حالا حالا ها اینجام
اسکورج:حتما بمونید
آنیا:شدو
شدو:جانم
آنیا:چه عجب بالاخره گفتی جانم
شدو:من قبلاً هم می گفتم
آنیا:به هر حال اسکورج چی بهت کادو داد
شدو:هیچی....
اسکورج:وجود من یک هدیه گرانبهاست
سونیک:شدو
شدو:جونم
سونیک:هیچی
شدو:نه بگو عزیزدلم
سونیک:چی؟؟؟؟
آنیا:اوه.....عزیزدلم😏😏
شدو:مادر شما هم
آنیا:باشه من دخالت نمی کنم😏
سونیک:دوستت دارم شدو
شدو:منم،وای کیکم سوخت
سونیک:عررررررر
سیلور:بی کیک شدیم
اسکورج:😶
شدو:عیب ندارد
سونیک:من درست می کنم
همه:(خدایا کمکش کن)
ادامه دارد.....