من با استعداد بودم یعنی هستم بعضی وقتها به دستهایم

من با استعداد بودم . یعنی هستم . بعضی وقت‌ها به دست‌هایم نگاه می‌کنم و فکر می‌کنم که می‌توانستم پیانیست بزرگی بشوم . یا یک چیز دیگر . ولی دست‌هایم چه کار کرده اند ؟ یک جایم را خارانده‌اند ، چک نوشته‌اند ، بند کفش بسته‌اند ، سیفون کشیده‌اند و غیره .دست‌هایم را حرام کرده‌ام .
همین‌طور ذهنم را...!
دیدگاه ها (۱)

در زندگی همیشه غمگین بودن از شاد بودن آسان تر است.ولی من اصل...

داشتم فک میکردم، اونایی که رفتن، چندتاشون برای فردا یه قرار ...

آدمها هیچ وقت تنها نیستند . وقتی آدم تنها شد کافی است کسانی ...

اگر به انسان‌ها آزار برسونی، اگر کسی رو اذیت کنی، آخرش خودت ...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط