پناه حرم کجا داری میری بگو برادرم

پناه حرم کجا داری میری بگو برادرم

بدرقه ی راه تو اشک چشم ترم

آهسته تر برو داداش ببین مضطرم

پناه حرم بیا ببین نامحرم ها رو دور و برم

خاکی شده دوباره چادر مادرم

تو رفتی و کشیدن از سرم معجرم

پناه حرم هنوز یادم نرفته لحظه ی رفتنت

بمیره خواهرت چقدر غریب کشتنت

یه جای سالمم نمونده روی تنت

پناه حرم یکی داره پیرهن خونیت رو میبره

اومده ساربان به فکر انگشتره

به روی نیزه ای سر علی اصغره

حسین آه آه آه حسین وای وای وای

پناه حرم جلو چشمای مادرم زدی دست و پا

با نیزه زد تو دهنت یکی بی هوا

زدن یه عده پیرمرد تو رو با عصا

پناه حرم یه مادری داره به صورتش میزنه

میون قتلگاه یه تشنه جون میکنه

یه سینه ای به زیر سم اسب میشکنه

پناه حرم رفتی و دخترت داره کتک میخوره

غنیمتاش و هرکسی داره میشمره

ناموس تو ،تو آرزوی یک چادره

پناه حرم دزدیدن گهواره رو میبینی داداش

گوش های بی گوشواره رو میبینی داداش

این معجرهای پاره رو میبینی داداش..
دیدگاه ها (۴)

حسین مـــن ... ﭼﻪ ﺧﻮب ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺮا آشنای ﺧﻮد ﮐﺮدیرﻓﯿﻖ داﺋﻤﯽ روﺿ...

نگاهم را، به قلب آسمان زرد افکندم. دلم بی تاب و چشمان شبم بی...

از ازل تابه ابد خون خدا را عشق استپر زدن تا حرم قرب خدا را ع...

یا بقیة الله !باید به پای اسم قشنگت بلند شدشوخی که نیست ، صح...

مثل پاییز زرد اومدمپر غصه و درد اومدمسائل پسر تو ام ودر خونه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط