نشست تو ماشین

نشست تو ماشین
دستاش می لرزید
بخاری رو روشن کردم،
گفت: ماشینت بوی دریا میده
گفتم: ماهی خریده بودم!
گفت: ماهی‌مرده که بوی دریا نمیده!
گفتم: هر چیزی موقع مرگ
بوی اونجایی رو میده که دلتنگش می شده...
گفت: من بمیرم، بوی تورو میدم؟!
دیدگاه ها (۰)

یه جاهایی اشتباه کردی چون برات لازم بود ، یه روزایی اعتماد ک...

یه داستانی هست که خیلی تلخه، میدونم دارم مسیر اشتباهی رو طی ...

گاهے اوقات تو زندگیتقید یه آدمایـے رو میزنےکه اگه یه روز صدا...

‌ •ɪɴᴅɪꜰꜰᴇʀᴇɴᴄᴇ ɪꜱ ᴡʜᴇɴ ʏᴏᴜ ɴᴇɪᴛʜᴇʀ ʟᴏᴠᴇ ɴᴏʀ ʜᴀᴛᴇ ᴀɴʏ...

نام فیک:عشق مخفیPart: 22ویو جیمین*توی ماشین نشسته بودم که دی...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_279منو به خودش فشردو گ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط