چیزی جا گذاشته ام

چیزی جا گذاشته ام

دوسه خط شعر

دوسه تار مو

خیال یک بوسه

لای کتابی حتا

چه می دانم 

باید گشت

پشت سر چیزی مانده

مثل عطری که از رو نمی رود .....
دیدگاه ها (۰)

شعر نوشتن بلد نیستی...شعر خواندن نمی دانی...کمی راه برو، بخن...

آن ها که تنها زندگی نکرده اندنمی فهمند که سکوتچگونه آدم را م...

بَعدترها روزی اگر روی نیمکت یک پارک با غریبه ای هم کلام شدی ...

الان چندین و چَن ساله ِشبا خوابُم نمی گیرهنِگو عاشق شدی؛ با...

🌱♥️من از عاشق شدن بی بوسه های یار میترسممن از عشقی که باشد آ...

آدم باید گاهی بنشیند روی سکوی سیمانی باغی که انتهایش به جنگل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط