@taghazzol
@taghazzol
سالک شدم و میل به عرفان تو دارم
شاعر شدم و ربط به چشمان تو دارم
در حرف زدن هم ادبم سوژه ی شعر است،
تا فنّ بیان از هنرستان تو دارم
در حبس ابد ماندن آغوش تو خوب است
دیوانه ام و شوق به زندان تو دارم!
ابروی تو درهم بشود جذب کننده است
از بس که ارادت به رضاخان تو دارم!
هر غنچه اش از خنده ی تو وام گرفته
دلبستگیِّ خاص به گلدان تو دارم
یک دست رها شد که در آغوش نسیم است
یک دست به گیسوی پریشان تو دارم
#مجتبی_رافعی
@taghazzol
سالک شدم و میل به عرفان تو دارم
شاعر شدم و ربط به چشمان تو دارم
در حرف زدن هم ادبم سوژه ی شعر است،
تا فنّ بیان از هنرستان تو دارم
در حبس ابد ماندن آغوش تو خوب است
دیوانه ام و شوق به زندان تو دارم!
ابروی تو درهم بشود جذب کننده است
از بس که ارادت به رضاخان تو دارم!
هر غنچه اش از خنده ی تو وام گرفته
دلبستگیِّ خاص به گلدان تو دارم
یک دست رها شد که در آغوش نسیم است
یک دست به گیسوی پریشان تو دارم
#مجتبی_رافعی
@taghazzol
۶۶۴
۱۱ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.