taghazzol

@taghazzol

سالک شدم و میل به عرفان تو دارم
شاعر شدم و ربط به چشمان تو دارم

در حرف زدن هم ادبم سوژه ی شعر است،
تا فنّ بیان از هنرستان تو دارم

در حبس ابد ماندن آغوش تو خوب است
دیوانه ام و شوق به زندان تو دارم!

ابروی تو درهم بشود جذب کننده است
از بس که ارادت به رضاخان تو دارم!

هر غنچه اش از خنده ی تو وام گرفته
دلبستگیِّ خاص به گلدان تو دارم

یک دست رها شد که در آغوش نسیم است
یک دست به گیسوی پریشان تو دارم


#مجتبی_رافعی

@taghazzol
دیدگاه ها (۲)

بله باید زانووو زد.....!

خوب باش....

@taghazzolهرگز با زنی که نومید گریه می کندنجنگصورتش را نمی ب...

@taghazzolخنجر کشیده ای که مرا بی خبر...؟بزنگر شرم می کنی بز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط