taghazzol

@taghazzol

خنجر کشیده ای که مرا بی خبر...؟بزن
گر شرم می کنی بزن از پشت سر بزن

با مرگ خود عروسِ شبِ جشن می شود
این کاج را هر آنچه که خواهی تبر بزن

آب از سرش گذشته و در فکر تیشه ای
بر قایق شکسته از این بیشتر بزن

در دست های توست رگ خواب این امیر
ای شاهزاده ی قجری نیشتر بزن

حالا که دست های تو بر شانه هام نیست
با دشنه ات بیا و به این گُرده سر بزن

#بهروز_آورزمان

@taghazzol
دیدگاه ها (۲)

@taghazzolهرگز با زنی که نومید گریه می کندنجنگصورتش را نمی ب...

@taghazzolسالک شدم و میل به عرفان تو دارمشاعر شدم و ربط به چ...

@taghazzolغزلــی ساختم از وزن النگــوهایتبه پریشان شدن قسمتی...

@taghazzolدلم تنگ شدهبرای یک عصرانه ی دو نفره در ایوان یک خا...

{سنوار مقاومت..}

بسم الله الرحمن الرحیم جهاد با نفس :برخی متأسفانه از قرآن می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط