پیشنهاد میکنم این مناجات رو بخونین, خیلی دلنشینه.
پیشنهاد میکنم این مناجات رو بخونین, خیلی دلنشینه.
از کتاب مناجات نامه چوپان معاصر نوشته رضا احسان پور
خدایا!
مرا به خاطر
همهی مورچههایی که کشتهام
ببخش
خدایا!
ممنونم که فقط یکی هستی
چینیها عمراً بتوانند تقلبیات را بسازند
خدایا!
مرا ببخش که بعضی وقتها با تو
شبیه کت و شلوار پلوخوری رفتار کردهام!
یعنی فقط زمانی سراغت آمدهام که
احتیاجت داشتهام
خدایا!
من از اختیارهایم میترسم
فردا، پسفردا، خودت به خاطر همهی آنها
یقهام را میگیری
خدایا!
من اگر بسوزم
بوی گند میدهم!
خود دانی، میخواهی بیندازی جهنم، بینداز!
خدایا!
گوشهایم دراز شده است
کی وقت داری بیایم برایم کوتاهش کنی؟
خدایا!
حیف نیست
بهشت به این قشنگی ساختهای،
آن وقت به همه نشانش ندهی؟
خدایا!
کاش بیمارستانها
بخش کودکان سرطانی نداشت
خدایا!
شش روز طول کشید
تا دنیای ما را بسازی
آن وقت ما در یک چشم بهم زدن
آن را خراب میکنیم!
ببخشید!
خدایا!
من فقط یک «مسکن مهر» سراغ دارم
آنهم خانهی تو است
خدایا!
آسایش دو گیتی
تفسیر این سه حرف است:
۱- خدا ۲- را ۳- شکر
خدایا!
تو خوبتر از آن هستی
که مرا تنها بگذاری
خدایا!
به یک نفر میگویند: «یک دروغ بگو»
میگوید: «خدا نمیبخشد»
خدایا!
توی «اِنّا لِلّه و اِنّا اِلیهِ راجعون»
«اِلیهِ راجعون» یعنی پیش خودت؛ درست است؟
پیش خودت که جهنم نمیشود! میشود؟
خدایا!
من مثل آن بتپرست نیستم
که اگر تو را نداشته باشم
خدای سنگ و چوبی داشته باشم
من اگر تو را نداشته باشم، چیزی ندارم
خدایا!
دیوار خانهی مرا در بهشت
کاهگلی بساز
میخواهم هر روز عصر با شلنگ
به دیوار آب بپاشم
و نفس عمیق بکشم
خدایا!
اشکهایم را با دست پاک میکنم
تا دستانم بوی تو را بگیرد
خدایا!
خودت به کسی که دوستش دارم بگو
که من دلم نمیخواست خلق بشوم
و فقط و فقط برای اینکه او تنها نباشد
قبول کردم که بیایم دنیا
تا شاید دوستم داشته باشد
خدایا!
دوستت دارم
حتّی توی جهنّم
خدایا!
خودت که بهتر میدانی
ما آدمها مثل دانههای انار هستیم
زیاد به ما فشار نیاور!
خدایا!
کاش یک مُهر «شکستنی است، با احتیاط حمل شود»
روی دلم زده بودی!
خدایا!
دست ما را بگیر
و ما را از اتوبان زندگی
رد کن!
خدایا!
آخر زندگی من
یک «ادامه دارد» بنویس!
از کتاب مناجات نامه چوپان معاصر نوشته رضا احسان پور
خدایا!
مرا به خاطر
همهی مورچههایی که کشتهام
ببخش
خدایا!
ممنونم که فقط یکی هستی
چینیها عمراً بتوانند تقلبیات را بسازند
خدایا!
مرا ببخش که بعضی وقتها با تو
شبیه کت و شلوار پلوخوری رفتار کردهام!
یعنی فقط زمانی سراغت آمدهام که
احتیاجت داشتهام
خدایا!
من از اختیارهایم میترسم
فردا، پسفردا، خودت به خاطر همهی آنها
یقهام را میگیری
خدایا!
من اگر بسوزم
بوی گند میدهم!
خود دانی، میخواهی بیندازی جهنم، بینداز!
خدایا!
گوشهایم دراز شده است
کی وقت داری بیایم برایم کوتاهش کنی؟
خدایا!
حیف نیست
بهشت به این قشنگی ساختهای،
آن وقت به همه نشانش ندهی؟
خدایا!
کاش بیمارستانها
بخش کودکان سرطانی نداشت
خدایا!
شش روز طول کشید
تا دنیای ما را بسازی
آن وقت ما در یک چشم بهم زدن
آن را خراب میکنیم!
ببخشید!
خدایا!
من فقط یک «مسکن مهر» سراغ دارم
آنهم خانهی تو است
خدایا!
آسایش دو گیتی
تفسیر این سه حرف است:
۱- خدا ۲- را ۳- شکر
خدایا!
تو خوبتر از آن هستی
که مرا تنها بگذاری
خدایا!
به یک نفر میگویند: «یک دروغ بگو»
میگوید: «خدا نمیبخشد»
خدایا!
توی «اِنّا لِلّه و اِنّا اِلیهِ راجعون»
«اِلیهِ راجعون» یعنی پیش خودت؛ درست است؟
پیش خودت که جهنم نمیشود! میشود؟
خدایا!
من مثل آن بتپرست نیستم
که اگر تو را نداشته باشم
خدای سنگ و چوبی داشته باشم
من اگر تو را نداشته باشم، چیزی ندارم
خدایا!
دیوار خانهی مرا در بهشت
کاهگلی بساز
میخواهم هر روز عصر با شلنگ
به دیوار آب بپاشم
و نفس عمیق بکشم
خدایا!
اشکهایم را با دست پاک میکنم
تا دستانم بوی تو را بگیرد
خدایا!
خودت به کسی که دوستش دارم بگو
که من دلم نمیخواست خلق بشوم
و فقط و فقط برای اینکه او تنها نباشد
قبول کردم که بیایم دنیا
تا شاید دوستم داشته باشد
خدایا!
دوستت دارم
حتّی توی جهنّم
خدایا!
خودت که بهتر میدانی
ما آدمها مثل دانههای انار هستیم
زیاد به ما فشار نیاور!
خدایا!
کاش یک مُهر «شکستنی است، با احتیاط حمل شود»
روی دلم زده بودی!
خدایا!
دست ما را بگیر
و ما را از اتوبان زندگی
رد کن!
خدایا!
آخر زندگی من
یک «ادامه دارد» بنویس!
۲۰.۷k
۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.