چهها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم

چه‌ها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم
مگر دشمن کند اين‌ها که من با جان خود کردم
طبيبم گفت درمانى ندارد درد مهجورى
غلط مى‌گفت خود را کشتم و درمان خود کردم ...

👤 وحشی بافقی
دیدگاه ها (۰)

مامان.. قبله گاهیتکه ای از آسمانیژرفایی دریایینمی‌دانم عطر ن...

هر معادله ای حداقل یک مجهول دارد..... و من خود این مجهولم

نمی‌دانم دارم روزهایم را می‌کشم یا روزهایم دارند مرا می‌کشند...

آرزوهای ساده ای که قرار نیست واقعی باشه :) نمیدونم مثلا دعوت...

"طوفان سیاه"هانول اولین کسی بود که متوجه شد. چشم هایش از دور...

🌸حدیث کساء که بصورت شعر نوشته شده است.  تقدیم به شما محبان ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط