شهرخدا

خدایا! اگر مهمانی داده‌ای، پس دیگر چرا حضور در این مهمانی پرمهر را قهری و الزامی کرده‌ای؟
می‌گذاشتی هرکس دوست داشت، خودش بیاید؛
مانند احرام حج و اعتکاف در مسجد است؛
اما این مهمانی به گونه‌ای ترتیب داده شده است که هیچ‌کس نمی‌تواند به آن وارد نشود.
چون این مهمانی در ظرف زمان است، خواه ناخواه به این ظرف زمانی مبارک وارد می‌شویم؛ چه از آن بهره ببریم و چه از آن غافل باشیم.
مانند اعتکاف و حج نیست که شرکت کردن در آن، اراده بخواهد و به میل افراد بستگی داشته باشد.
پاسخ به سؤال درباره تفاوت اول روشن است.
گاهی اوقات کسی که رفیقش را خیلی #دوست دارد او را طوری به مهمانی دعوت می‌کند که انگار می‌خواهد اختیار را از او سلب کند و او را به زور به مهمانی ببرد.
مثلاً به او می‌گوید:
«فردا مهمان من هستی، اما و اگر هم ندارد! فلان ساعت هم آماده باش، خودم با ماشین می‌آیم دنبالت، خداحافظ!»
رمضان شاید یک فرصت آشنایی است، برای ما غریبه‌هایی که از عالم حضور و تقرّب دوریم و با احوال آشنایان و عاشقان بیگانه.
پس اگر در ضیافت، آشنایی حاصل نشد بهتر است خود را معطّل نکنیم و شغل دیگری غیر از آدم شدن اختیار کنیم.
وقتی در خانه‌ایم به خدمت صاحب‌خانه نمی‌رسیم، می‌خواهید در خیابان از شرم حضورش به او خدمت کنیم؟!!



#کتاب
#شهر_خدا
#رمضان و راز‌های #روزه‌داری
#علیرضا_پناهیان
#بیان_معنوی
دیدگاه ها (۰)

جدال دو اسلام

ما طلبکاریم

محمد

مگر یک شهر چقدر ظرفیت دارد؟شاید این ایام امام حسین کربلا را ...

#یادداشت | دست محفل، جیب مردم✍️ محمدرضا طاهری▫️ فردی را تصور...

#یادداشت | دست محفل، جیب مردم✍️ محمدرضا طاهری▫️ فردی را تصور...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط