دلتنگم دلتنگ س

دلتنگم دلتنگِ ڪســــــے ڪہ

دلتنگــےاش راهر لحظہ گلایہ

مے ڪند و بهــــــانہ مے گیرد

انصاف نیست انتـــــهاے ایڹ

همہ دلتنگـــــے این همہ بهانہ

این همہ حسرت وصال نباشد...
دیدگاه ها (۳)

نه برف مرا می ترساندو نه سرما..!ولی در این حجم سنگین تنهایی ...

بخاطر آوردنت رادوست دارم ...چه زیبامرا از هم می پاشی! "ناظم ...

وقتی شاطر عباس نان های داغ را توی دستهای مهتاب میگذاشت دلم م...

ﺩﻭ ﻗﺪﻡ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﮐﻪ ﭘﺎﯾﯿﺰ ﺑﻪ ﯾﻐﻤﺎ ﺑﺮﻭﺩﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺭﻧﮓ ِ ﻗﺸﻨﮓ ﺍﺯ ﮐﻒ ِ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط