یکی نوشته بود؛
یکی نوشته بود؛
برف هفت سالگی رو ب خاطر صدای پدرم دوست داشتم ک میگفت؛ "پاشو ببین چ برفی اومده" :)
برف ده سالگی رو ب خاطر آدم برفیهاش :)
برف چهارده سالگی رو ب خاطر اخبار و تعطیلی هاش :)
برف هجده سالگی رو درست یادم نیست، بین افکار یخ زده بود :)
برف بیست سالگی رو ب خاطر قدم زدنهای عاشقانه و رد پاهام :)
امّا برف بیست و پنج سالگی ب بعد فقط سرد بود و سرد بود و سرد بود، بدون اون :)
برف هفت سالگی رو ب خاطر صدای پدرم دوست داشتم ک میگفت؛ "پاشو ببین چ برفی اومده" :)
برف ده سالگی رو ب خاطر آدم برفیهاش :)
برف چهارده سالگی رو ب خاطر اخبار و تعطیلی هاش :)
برف هجده سالگی رو درست یادم نیست، بین افکار یخ زده بود :)
برف بیست سالگی رو ب خاطر قدم زدنهای عاشقانه و رد پاهام :)
امّا برف بیست و پنج سالگی ب بعد فقط سرد بود و سرد بود و سرد بود، بدون اون :)
۵.۰k
۰۶ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.