پارت ۱۵
میا ویو :
صبح ۹:۳۰
جنی: میا،میا،میا خانوم بیدار شو بیدارشو تنبل خانوم
میا: سلام ، ساعت چنده ؟
جنی: ۹:۳۰
میا: آی سرم خیلی درد میکنه آی
جنی: بیا پایین برات سوپ جوانه لوبیا درست کردم(یه نوع سوپه که کره ای ها معتقدند زمانی که مست میکنن و خوابشون میرع صبح اگر از اون سوپ بخورند احساس بهتری دارند یعنی یجوری از بین بردن مستیه)
میا: بلند شم دست و صورتم و شستم و رفتم پایین
مین هو : صبح بخیر خوابالو
جین : صبح بخیر خانوم عاشق
میا: ص....صبح... صبح بخیر
یعنی دیشب چیکار کردم واییییی
برگشت به دیشب
جین: تو اتاق نشسته بودم که یهو یکی مثل بوفالو اومد تو ....
میا چیکار میکنی بلند شو
اون میا بود خیلی گریه کرد بود اومد تو اتاقم و دوباره عر زد نشوندمش رو مبل
همش داشت از جونگ کوک میگفت و منم با دقت گوش میدادم ولی مستاش یه چرت و پرتایی هم میپروند که باعث خندم میشد
میا:
جونگ کوک ،جونگ کوکااااااا
جین ، جونگ کوک رفته اون برا همیشه رفتهههههه
جونگ کوکم مثل بابام منو تنها گذاشت (هق،هق،هق)
خیلیییی دلم براش تنگ شدههههه عررررر
جین :بالاخره ساکت و بیهوش شد ، بردمش گذاشتمش رو تختش
خیلی زیبا بود جونگ کوک حق داشت مجنونش بشه :)
برگشت به زمان حال
میا : بدو بدو رفتم پایین
لطفاً دیشب رو فراموش کنید ممنون
جین : حتماً
سوپت رو بخور کوچولو
میا:
برگشتم به اتاقم
.......
«______________________________________»
اومیدوارم لذت برده باشید
شرط پارت بعدی:
۵لایک♥️
۴کامنت📄
صبح ۹:۳۰
جنی: میا،میا،میا خانوم بیدار شو بیدارشو تنبل خانوم
میا: سلام ، ساعت چنده ؟
جنی: ۹:۳۰
میا: آی سرم خیلی درد میکنه آی
جنی: بیا پایین برات سوپ جوانه لوبیا درست کردم(یه نوع سوپه که کره ای ها معتقدند زمانی که مست میکنن و خوابشون میرع صبح اگر از اون سوپ بخورند احساس بهتری دارند یعنی یجوری از بین بردن مستیه)
میا: بلند شم دست و صورتم و شستم و رفتم پایین
مین هو : صبح بخیر خوابالو
جین : صبح بخیر خانوم عاشق
میا: ص....صبح... صبح بخیر
یعنی دیشب چیکار کردم واییییی
برگشت به دیشب
جین: تو اتاق نشسته بودم که یهو یکی مثل بوفالو اومد تو ....
میا چیکار میکنی بلند شو
اون میا بود خیلی گریه کرد بود اومد تو اتاقم و دوباره عر زد نشوندمش رو مبل
همش داشت از جونگ کوک میگفت و منم با دقت گوش میدادم ولی مستاش یه چرت و پرتایی هم میپروند که باعث خندم میشد
میا:
جونگ کوک ،جونگ کوکااااااا
جین ، جونگ کوک رفته اون برا همیشه رفتهههههه
جونگ کوکم مثل بابام منو تنها گذاشت (هق،هق،هق)
خیلیییی دلم براش تنگ شدههههه عررررر
جین :بالاخره ساکت و بیهوش شد ، بردمش گذاشتمش رو تختش
خیلی زیبا بود جونگ کوک حق داشت مجنونش بشه :)
برگشت به زمان حال
میا : بدو بدو رفتم پایین
لطفاً دیشب رو فراموش کنید ممنون
جین : حتماً
سوپت رو بخور کوچولو
میا:
برگشتم به اتاقم
.......
«______________________________________»
اومیدوارم لذت برده باشید
شرط پارت بعدی:
۵لایک♥️
۴کامنت📄
۵.۱k
۰۴ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.