گاهی وقتها دلت خیلی میگیرد

گاهی وقتها دلت خیلی میگیرد
از انباشت برخی کلمات محبوس در سینه که هرگز از پنجره حنجره
آزادی را ملاقات نکردند تا در پنجه اسارت جان سپردند
چيزی كه آدم رو پير ميكنه، گذر زمان نيست، حرف نزدنه
مگه آدم چقدر ميتونه حرف رو حرف بذاره
کلمه روی کلمه بچینه و بريزه توی خودش
آدم هر چقدر صبور، هر چقدر توو دار، يه جايی بالاخره كم مياره
يه جايی می بينی خسته ای از اين خودت و خودت بودن،
از اين بی شنونده بودن
مثل آدم در حال سقوط، دست ميندازی كه فقط پيداش كنی
در حد دو كلمه... در حد يه سلام و خداحافظی ساده،
در حد اينكه فقط به خودت قوت قلب بدی كه آروم باش، يكی هست
كسی كه خيلی مهم نباشه كيه و كجاس
فقطِ فقط بودنش مهم باشه
بايد كسی باشه كه بهش بگی، يه لحظه صبر كن، منو ببين...
هيچی نگو، هيچی... فقط گوش كن حرف دارم... حرف

بوی گل سنجد...

#عاشقانه
#خاصترین
دیدگاه ها (۰)

عشق به کلمه نیاز دارد، مدتی کوتاه می‌توان به حسِ بی‌کلام اعت...

🌸❤نگرفتی خبــر از گمشده راهی گاهیکه بپرسی کمی از حال‌ تباهی ...

مذکر به دنیا می آیی اما شانه هایت باید مرد بودن را تاب بیاور...

ما پر شدیم از سو‌تفاهم‌ها، از برداشت‌های غلطاز ساعت‌ها فکر ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط