پارت پنجاه / part50
پارت پنجاه / part50
تهیونگ :
نیمه شب با صدای تیر از خواب بلند شدم ،، داشتم کابوس میدیدم؟ گوشیمو برداشتم و چک کردم
تو حالِخونه ،هیچ خبری نبود
مجدد دراز کشیدمو پتو رو روم کشیدم و خوابیدم
.
جنی :
_آقای جئونو برای صبحونه صدا میکنی ؟
تهیونگ :
_اوکیه
و از پلها بالا رفتم و یکبار اروم در زدم و در رو باز کردم
ناخوداگاه عقب عقب راه رفتم و خوردم به دیوار
جونگکوک خواب بود و یک جنازه وسط اتاقش..
خون روی آینه و تخت ریخته بود
از ترس لبهام بهم دوخته شده بودن
چیکار باید میکردم؟
جونگکوک :
_تهیو..تویی
چشمامو آروم باز کردم با جنازه ای برخوردم بلند دادی زدم
_اینن..این..اینجا چخبره تهی..تهیونگ!؟
صدام میلرزید ،، چرا تو اتاق من بود؟
به آینه نگاه کردم ، خونی بود
با سوزشی که احساس کردم چشمامو بهم فشردم
دستامو نگاه کردم ، زخم بود
اما چرا ؟
نفس نفس میزدم و پشت سرهم آب دهنمو قورت میدادم
تهیونگ :
بدون هیچ حرفی بدو بدو پایین رفتم حتی چندباری زمین خوردم
جنی هعی حرف میزد اما چیزی نمیفهمیدم
سریع به سمت ایسگاه پلیس رفتم
_شوگاا؟جینن؟..جیهوپ؟
همچیو توضیح دادم
جیهوپ :
_عجیبه ، این یعنی قاتل بین خودتونه !؟
تهیونگ :
_واقعا آدمایی نیستن که آدم بکُشن من مطمئنم برای جونگ کوک پاپوش درست کردن اصلا شاید یکی از پنجره اتاق اومده ب..
جین :
_تهیونگ! آروم باش و یکم منطقی فکر کن هیچی از هیچکس بعید نیست بهرحال اونا آدم بَدن
جیهوپ :
_چند نفر بودین دیشب؟
تهیونگ :
_من..من بودم جونگکوک نامجون جیمین و جنی.
من دیشب صدای گلوله شنیدم اما فکرکردم جزوی از کابوسیه که دیدم ،، دیشب .. من تو حال دوربین مداربسته نصب کردم
جین :
_بیار دوباره چکش کنیم !
تهیونگ :
_یکی.. از خونه خآرج شد؟؟
جین :
_این دوربین مداربسته رو هم باید تو اون خونه نصب کنی از یه زاویه دیگه توی حال..من هرروز با لپتاپ خونرو چک میکنم
تهیونگ :
یاد رابطهمونافتادم ،، اینکه تو اون خونه چقد ..
_خب..آره حتما
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین #گی #مافیا #بلک_پینک #لیسا #جنی #رزی #جیسو #تهکوک #ویکوک #فیک #نامجین #یونمین
تهیونگ :
نیمه شب با صدای تیر از خواب بلند شدم ،، داشتم کابوس میدیدم؟ گوشیمو برداشتم و چک کردم
تو حالِخونه ،هیچ خبری نبود
مجدد دراز کشیدمو پتو رو روم کشیدم و خوابیدم
.
جنی :
_آقای جئونو برای صبحونه صدا میکنی ؟
تهیونگ :
_اوکیه
و از پلها بالا رفتم و یکبار اروم در زدم و در رو باز کردم
ناخوداگاه عقب عقب راه رفتم و خوردم به دیوار
جونگکوک خواب بود و یک جنازه وسط اتاقش..
خون روی آینه و تخت ریخته بود
از ترس لبهام بهم دوخته شده بودن
چیکار باید میکردم؟
جونگکوک :
_تهیو..تویی
چشمامو آروم باز کردم با جنازه ای برخوردم بلند دادی زدم
_اینن..این..اینجا چخبره تهی..تهیونگ!؟
صدام میلرزید ،، چرا تو اتاق من بود؟
به آینه نگاه کردم ، خونی بود
با سوزشی که احساس کردم چشمامو بهم فشردم
دستامو نگاه کردم ، زخم بود
اما چرا ؟
نفس نفس میزدم و پشت سرهم آب دهنمو قورت میدادم
تهیونگ :
بدون هیچ حرفی بدو بدو پایین رفتم حتی چندباری زمین خوردم
جنی هعی حرف میزد اما چیزی نمیفهمیدم
سریع به سمت ایسگاه پلیس رفتم
_شوگاا؟جینن؟..جیهوپ؟
همچیو توضیح دادم
جیهوپ :
_عجیبه ، این یعنی قاتل بین خودتونه !؟
تهیونگ :
_واقعا آدمایی نیستن که آدم بکُشن من مطمئنم برای جونگ کوک پاپوش درست کردن اصلا شاید یکی از پنجره اتاق اومده ب..
جین :
_تهیونگ! آروم باش و یکم منطقی فکر کن هیچی از هیچکس بعید نیست بهرحال اونا آدم بَدن
جیهوپ :
_چند نفر بودین دیشب؟
تهیونگ :
_من..من بودم جونگکوک نامجون جیمین و جنی.
من دیشب صدای گلوله شنیدم اما فکرکردم جزوی از کابوسیه که دیدم ،، دیشب .. من تو حال دوربین مداربسته نصب کردم
جین :
_بیار دوباره چکش کنیم !
تهیونگ :
_یکی.. از خونه خآرج شد؟؟
جین :
_این دوربین مداربسته رو هم باید تو اون خونه نصب کنی از یه زاویه دیگه توی حال..من هرروز با لپتاپ خونرو چک میکنم
تهیونگ :
یاد رابطهمونافتادم ،، اینکه تو اون خونه چقد ..
_خب..آره حتما
#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین #گی #مافیا #بلک_پینک #لیسا #جنی #رزی #جیسو #تهکوک #ویکوک #فیک #نامجین #یونمین
۱۱.۴k
۲۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.